سود تقسیمی یا نقدی چه تاثیری بر قیمت سهم دارد؟

یک استاد دانشگاه در سلسه مطالبی با محوریت «درس‌گونه‌هایی از اقتصاد مالی برای فصل مجامع» به تشریح مفاهیم علمی و کاربردی اقتصاد مالی و بازار پول و سرمایه پرداخته که در این گزارش موضوع «اثرگذاری سود تقسیمی یا نقدی بر قیمت سهم» را در یادداشتی اختصاصی برای ایبِنا تشریح کرده است.
کد خبر : ۱۴۰۰۹۷

به گزارش خبرنگار ایبِنا، سود تقسیمی یا نقدی بر قیمت سهمی که سود تقسیمی می پردازد از راههای گوناگون اثرگذار است. در حالیکه گذشته سود تقسیمی یک سهم نقشی کلی و مهم در اعتبار و محبوبیت آن سهم ایفا می‌کند، اعلام و اعلان و پرداخت سود تقسیمی نیز یک اثر خاص و قابل پیش بینی بر روی "قیمت بازار" سهم دارد. اجازه دهید محورهای این بحث کوتاه را فهرست کنیم: 

•    شرکت‌هایی که بخشی از سود شرکت را تحت عنوان سود تقسیمی یا نقدی بین سهامداران خود توزیع می کنند، علاوه بر آن، این سیگنال را به سهامداران خود مخابره می‌کنند که شرکت از سلامت برخوردار بوده و از رشد سود بهره‌مند است.

•    از آنجا که قیمت‌های سهم بیانگر و نماینده جریانات نقدی آتی هستند، جریان سود تقسیمی آینده یک سهم، در قیمت آن سهم گنجانیده شده است و مدل سود تقسیمی تنزل شده (که بعداً درباره آن یادداشتی خواهیم نوشت) کمک خوبی به تحلیل ارزش یک سهم می‌کند.

•    بعد از مجمع که تا قبل آن سهامداران شرکت واجد شرایط دریافت سود تقسیمی هستند، نوعاً قیمت مزبور به میزان سود نقدی پرداختی افت می کند تا منعکس کننده این واقعیت باشد که سهامداران جدید استحقاق دریافت آن سود تقسیمی یا نقدی را ندارند.

•    سود پرداختی یا پرداخت شده بصورت سهام بجای نقد می‌تواند موجب رقیق شدن (Dilute) سود شرکت شود، که این خود در کوتاه مدت اثر منفی بر قیمت سهم به‌جا می گذارد.

 

سود تقسیمی چگونه عمل می‌کند؟

برای سرمایه‌گذاران و خریداران سهام، سود تقسیمی یک منبع درآمد بحساب می آید. برای شرکت ناشر سهم، سود تقسیمی یا نقدی روشی برای توزیع مجدد سود بین سهامداران است که بعنوان وسیله برای سپاس از آنها بخاطر حمایت هایشان و تشویق ایشان به سرمایه گذاری بیشتر بکار گرفته می‌شود. همچنین سود تقسیمی خدمت دیگری که می‌کند آنست که موفقیت آن شرکت را اعلام می دارد، چرا که سود تقسیمی از محل "سود انباشته" شرکت پرداخت می شود و تنها توسط شرکتهایی انجام می گیرد که سود قابل توجهی ساخته اند و می توانند بطور مسنجم سود نقدی پرداختی داشته باشند.

اگر یک شرکت بورسی به فرض یک میلیون سهم در دست مردم داشته باشد و اعلام کند که ۵۰ تومان به ازای هر سهم سود نقدی می‌دهد اگر شما ۱۰۰۰ سهم از آن شرکت داشته باشید به شما ۵۰۰۰۰ تعلق می‌گیرد و شرکت در کل ۵۰،۰۰۰،۰۰۰ سود نقدی می‌پردازد. اگر بجای آن ۱۰ درصد "سهم تقسیمی" مطرح باشد همان سرمایه‌گذار ۱۰ سهم اضافی دریافت می‌کند و شرکت در کل ۱۰۰،۰۰۰ سهم جدید توزیع کرده است.

 

آثار روانی سود تقسیمی:

سهامی که سود تقسیمی منظم و منسجم می پردازند میان سرمایه داران محبوبیت دارند. اگرچه در سهام عادی سود نقدی تضمینی ندارد، باز بسیاری از شرکت‌های بورسی بر خود می‌بالند که سخاوتمندانه پاداشی منسجم و گاهی افزایشی هر سال برای سهامداران خود منظور می‌کنند. آن شرکت‌ها برداشت و تلقی ثبات مالی در سرمایه گذاران نسبت بخود ایجاد کرده و آنها شرکت مزبور را برای سرمایه‌گذاری خوب می‌دانند، این امر بخصوص در میان سرمایه‌گذارانی است که استراتژی "بخر و نگهدار" (buy – and – hold) دارند یعنی آنهایی که به احتمال زیاد از سود تقسیمی پرداختی نفع می‌برند.

وقتی شرکت‌ها گذشته سود تقسیمی خود را به نمایش می‌گذارند، برای سرمایه‌گذاران و خریداران سهم خود جذابیت بیشتری بوجود می‌آورند. با خرید سهم توسط سرمایه‌گذاران بیشتر برای بهره‌مندی از این مزیت مالکیت بخشی از شرکت بوسیله سهم، طبیعی است قیمت آن سهم افزایش یابد و این امر موجب تقویت این باور می‌شود که سهم مزبور از قدرت خوبی برخوردار است. اگر شرکتی سود نقدی بالاتر از نرمال آن اعلام کند، تمایل هیجانی عموم ممکن است قیمت آن سهم را بشدت بالا برد.

برعکس، وقتی شرکتی بطور سنتی سود نقدی کمتر از نرمال می‌پردازد یا اصلاً سود تقسیم نمی‌کند، امکان دارد این امر به عنوان علامتی از حال بد شرکت بحساب آید. مردم شاید بگویند شرکت مزبور سودها را جای دیگری صرف می‌کند و قاعده چراغ را در مورد مسجد و خانه رعایت نمی‌کند، شاید حقیقت آن باشد که شرکت مزبور سودها را می‌خواهد برای تأمین مالی پروژه های توسعه خود بکار برد، ولی تلقی و برداشت بازار از این وضعیت همیشه قدرتمندتر از حقیقت است. بسیاری از شرکت‌ها با سختی و سعی و تلاش می کوشند سود تقسیمی منسجمی بپردازند تا از ترس و هراس و دلهره سرمایه گذاران جلوگیری کنند چرا که شانه خالی کردن از پرداخت سود نقدی را موجب بدبینی‌ها و عواقب منفی روحی و روانی در سرمایه گذاران می‌دانند. به هرحال توجه به روانشناسی بازار سهام در این مورد نیز نیازی حیاتی است.

 

اثرگذاری سود تقسیمی اعلامی بر قیمت سهم:

قبل از توزیع سود تقسیمی، شرکت ناشر سهم می‌بایست میزان آن سود تقسیمی یا نقدی را اعلام و زمان پرداخت آنرا مشخص کند. همچنین باید اعلام شود که آخرین تاریخی که سهام را می‌توانند بخرند تا بتوانند سود تقسیمی دریافت کنند چه روزی است. این زمان (ex-dividend) عموماً روز قبل از مجمع است که شرکت لیست سهامداران خود را نهایی می‌کند.

اعلام و اعلان سود تقسیمی طبیعتاً سرمایه گذاران را به خرید سهم تشویق می کند. زیرا سرمایه گذاران مطلع می شوند که با خرید آن سهم قبل از مجمع عمومی شرکت سود تقسیمی یا نقدی دریافت می کنند، و این در چشم و دل سرمایه گذاران "ارزندگی" سهم را بالا می برد.

این امر موجب می‌شود که قیمت سهم از روزهای قبل از مجمع عمومی تا یکروز به مجمع مانده روند صعودی بخود بگیرد. در کل، افزایش مزبور حدود میزان مبلغ سود تقسیمی است، ولی باید دانست که تغییرات قیمت سهم بر پایه فعالیت و قوای بازار شکل می‌گیرد نه یک سازمان یا وزارت خانه حکومتی.

در روز قبل از مجمع سرمایه‌گذاران با افت قیمت سهم به میزان سود تقسیمی یا نقدی مواجه می‌شوند و لذا باید روی این واقعیت حساب کنند که سرمایه‌گذاران جدید که استحقاق دریافت سود نقدی را ندارند تمایلی هم به خرید نشان نمی‌دهند. هرچند اگر بازار بطور خاص این خوش بینی را داشته باشد که قیمت‌ها تا قبل از مجمع بالا می روند، قیمت سهام حتی می‌تواند از میزان واقعی سود تقسیمی یا نقدی هم بیشتر بالا رود، باوجود کاهش اتوماتیک‌وار خود. اگر سود نقدی مبلغ کمی باشد، کاهش مزبور ممکن است حتی به چشم هم نیاید بخاطر کم و زیاد شدن عادی معاملات بورس. اثرگذاری سود تقسیمی بصورت سهام، آثاری همچون سود نقدی در بر دارد. سود تقسیمی به صورت سهم تعداد سهام در دست مردم را افزایش می‌دهد ولی ارزش شرکت ثابت باقی می‌ماند، این سهام تقسیمی ارزش اسمی سهام عادی را رقیق می کند و لذا قیمت سهم کاهش می یابد.  

هرچه قرار شد درباره مدل سود تقسیمی تنزیل شده برای دستیابی به قیمت یک سهم بعداً یادداشتی عرضه شود، دریغم می آید در پایان این بحث اشاره بدان نشود. در کتاب "اقتصاد مالی" اینجانب شرح کشافی درباره تعیین قیمت یک سهم به کمک مدلهای گوناگون آورده شده است.

مدل سود تقسیمی تنزیل شده :

مدل سود تقسیمی تنزیل شده (DDM) که به مدل رشد گوردن (GGM) نیز معروف است فرض را بر آن می گذارد که ارزش یک سهم مجموع "ارزش فعلی" یا حال تمامی سودهای تقسیمی آتی آنست. این یک روش متداول برای ارزش گذاری است که توسط تحلیل گران و سرمایه گذاران "بنیادی" و "سرمایه گذاران ارزشی"(Value investors) بطور گسترده بکار گرفته می شود. به زبان ساده در تئوری اقتصاد مالی، یک شرکت دارایی های خود را بر کسب بازده های آتی سرمایه گذاری می کند تا بتواند بخشی از آن بازده ها را که لازم است برای رشد و توسعه و خط جدید تولید و یا محصول جدید نگه دارد و باقیمانده آن بازده ها را بصورت سود تقسیمی یا نقدی به سهامداران خود برگرداند و بین آنها توزیع کند. بر طبق DDM، ارزش یک سهم بصورت یک کسر با نسبت محاسبه می شود، کسری که صورت آن سود تقسیمی یا نقدی سال بعد و مخرج آن "نرخ تنزیل" منهای نرخ رشد سود نقدی است. برای بکارگیری این مدل، شرکت موردنظر می بایست سود پرداختی داشته باشد و آن سود تقسیمی می باید با نرخ منظمی در بلند مدت رشد کند. همچنین برای اینکه مدل از اعتبار برخوردار باشد نرخ تنزیل می بایست بیشتر از نرخ رشد سود تقسیمی باشد.

 

 

که در آن :

سود تقسیمی انتظاری هر سهم = EDPS

نرخ بازده درخواستی یا (نرخ تنزیل) یا هزینه یا قیمت تمام شده سرمایه سهم = CCE

نرخ رشد سود تقسیمی = DGR

 

DDM با تحلیل خود به تعیین ارزش یک سهم تنها بر مبنای درآمد انتظاری آتی ناشی از محل سود نقدی می پردازد. بر طبق DDM، سهام فقط ارزش خود را از درآمد خلق شده از پرداختی های سود تقسیمی یا نقدی آینده آنها بدست می آورند.

یکی از محافظه کارانه ترین مترها و معیارها برای تبیین ارزش سهام همین مدل است، چرا که در تئوری مالی میزان زیادی مفروضات برای پرداختی های سود تقسیمی شرکت لازم دارد و نیازمند الگوهای رشد شرکت و نرخ های بهره است. طرفداران  آن بر این باورند سود نقدی آتی پیش بینی شده تنها متغیر وابسته به "ارزش ذاتی" سهم است.

DDM برای تحلیل و کاربرد به سه قطعه از داده ها نیاز دارد. میزان سود تقسیمی پرداختی جاری یا اخیر شرکت، نرخ رشد سودهای تقسیمی یا نقدی پرداخت شده شرکت در گذشته و "نرخ بازده درخواستی یا مورد نظر سرمایه گذار" یعنی حداقل مبلغی که سرمایه گذار قبول می کند بگیرد تا بجای نرخ بهره یا سود بدون ریسک به بازار سهام که ریسکی است رو آورد.

نکته آخر آنکه : در حالیکه مدل تنزیل سود تقسیمی نگرشی منسجم برای کاربرد درآمد آتی از سود تقسیمی فراهم آورده، ولی بعنوان یک ابزار جهت ارزش گذاری سهام این کاستی را دارد که از منبع مهم دیگر درآمد سهامداران یعنی "عایدی سرمایه" (Capital gain) غافل مانده است.

* سرمایه گذاری ارزشی بدان استراتژی سرمایه گذاری می گویند که سرمایه گذاران در پی سهامی هستند که زیر "قیمت ذاتی" یا بنیادی آنها و یا کمتر از "ارزش دفتری" (book value) آنها معامله می شود.

احمد یزدان پناه / عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا(س)

ارسال‌ نظر
فیلم و پخش زنده
بیشتر