03 تير 1396 - 09:15
یادداشت ششم از پرونده هفته؛

ادغام بانکی، نوشداروی سامان‌دهی بازار پول

در صورتی که ادغام بانک‌ها و موسسات اعتباری به شیوه صحیح و تحت نظارت دقیق بانک مرکزی انجام شود، می‌تواند منافع گوناگونی برای سامان‌دهی بازار پول کشور به همراه داشته باشد.
کد خبر : ۷۱۴۵۲
ادغام بانکها

به گزارش روز شنبه ایبِنا؛با توجه به مشکلات موجود در شبکه بانکی کشور، یکی از راه حل‌های مقاوم‌سازی آن جهت کاهش احتمال وقوع چالش‌های آتی، ادغام بانک‌ها در یکدیگر و یا ادغام یک بانک با برخی از موسسات بزرگ مالی و اعتباری است. اگر چه پس از انقلاب اسلامی، تجربه ادغام بانک‌های مختلف و شکل‌گیری بانک‌های دولتی در سابقه بازار پول ایران وجود دارد، اما در حال حاضر این ایده هم از نظر هدف و هم از نظر مختصات اقتصادی، با آن زمان تفاوت بسیار دارد.


هر چند ادغام بانکی ممکن است با تشکیل بانک‌های بزرگ، ریسک ناشی از اندازه را در شبکه بانکی افزایش دهد، با این وجود می‌تواند منافع مهمی نیز به همراه داشته باشد. با توجه به اینکه تاکنون بیشتر از هزینه‌ها و مخاطرات ادغام بانکی سخن گفته شده، در ادامه به برخی از منافع و مزایای احتمالی ادغام اشاره می‌شود.


الف- افزایش نظارت‌پذیری


با ادغام بانک‌ها، بانک مرکزی به عنوان مقام ناظر بازار پول، از امکان افزایش نظارت بر فعالیت و مدیریت بانک‌های کشور برخوردار می‌شود. در واقع، می‌توان ادعا کرد که مدیریت نرخ سود در شبکه بانکی، یکی از بزرگترین دغدغه‌های سیاست‌گذار پولی و مقام ناظر بازار است و این امر در سال‌های گذشته به چالش بزرگی برای بانک مرکزی تبدیل شده است.


به بیان دقیق‌تر، اگر چه شورای پول و اعتبار نرخ سود علی‌الحساب سپرده و تسهیلات بانکی را معین می‌کند، اما زمانی که بانک‌های کشور دچار کمبود نقدینگی در پرداخت اصل و سود سپرده‌های خود می‌شوند، از سقف تعیین شده و نرخ اعلامی توسط شورای پول و اعتبار تخلف کرده و اقدام به پرداخت سود مازاد جهت پذیرش سپرده بیشتر و همچنین درخواست نرخ سود بیشتر بابت تسهیلات اعطایی می‌کنند. این مسئله علاوه بر آنکه رقابت‌پذیری بانک‌ها را مختل می‌کند، عملاً سیاست‌گذار این بازار را در نیل به اهداف خود نظیر کنترل تورم، مدیریت حجم نقدینگی و غیره ناکام می‌گذارد.


تاثیر ادغام بانکی در حل این مسئله می‌تواند چشمگیر باشد. زیرا زمانی که از تعداد بانک‌های کوچک (که احتمال تخلف آنها برای جذب بیشتر سپرده بالا است) کاسته شود، توانایی بانک مرکزی در مدیریت و نظارت بازار پول افزایش می‌یابد.



  • افزایش مقاومت بانک‌ها در برابر شوک‌های اقتصادی


از جمله شاخص‌هایی که در افزایش مقاومت بانک‌ها مطرح می‌شود، نسبت کفایت سرمایه است. با توجه به شکل‌گیری بانک‌های کوچک و تعداد زیاد موسسات مالی و اعتباری با نسبت کفایت سرمایه کمتر از حد مورد انتظار در سال‌های اخیر و احتمال آسیب‌پذیری آنها در برابر شوک‌های اقتصادی، ضرورت مدیریت پویای این مساله احساس می‌شود.


از این رو این مسئله می‌تواند با ادغام دو یا چند بانک با یکدیگر و یا ادغام بانک‌ها با برخی موسسات مالی و اعتباری تاحدی برطرف شده و با شکل‌گیری بانک جدید با سرمایه افزایش یافته و مقاومت بیشتر در برابر تلاطمات اقتصادی، به نحو مناسبی حل شود. اما پیش‌نیاز این راهکار، اطمینان از وجود مدیریت ریسک قوی در بانک جدید جهت عدم افزایش خطرپذیری ناشی از فعالیت اعتباردهی است. در غیر این صورت، حجم بالای تسهیلات غیرجاری می‌تواند منجر به مدیریت نامناسب سرمایه در بانک جدید شود و این بار با توجه به اندازه بزرگ بانک شکل‌گرفته، ریسک سیستمی بزرگی را بر نظام بانکی بار نماید.


پ- کاهش هزینه‌های مدیریت و افزایش کارایی شعب


در صورت ادغام دو یا چند بانک و موسسه اعتباری با یکدیگر، شعب مجزای هر یک از بانک‌ها برچیده شده و هزینه اداری و عمومی برای بانک جدید نیز کاهش می‌یابد. این امر از شکل‌گیری تراکم چندین شعبه از بانک‌های گوناگون که عمدتاً به ارائه خدمات واحدی اقدام می‌کردند، جلوگیری کرده و تعداد کمتری از شعب این وظیفه را به دوش خواهند کشید. تغییری که می‌تواند با کاهش هزینه نهایی برای بانک، به افزایش کارایی و سودآوری آن کمک فراوان نماید.


از این رو در مجموع، ادغام بانک‌ها با یکدیگر در وضعیت کنونی اقتصاد کشور به‌عنوان یک تجربه جدید می‌تواند مزیت‌ها و فرصت‌های فراوانی را در بازار پول کشور به‌دنبال داشته باشد. با این وجود، دستیابی به منافع اشاره شده، نظارت دقیق بانک مرکزی و مدیریت مناسب هر بانک را به صورت فعالانه می‌طلبد. در حقیقت با شکل‌گیری بانک‌های بزرگ و افزایش ریسک سیستمی در شبکه بانکی، نظارت دقیق‌تر بانک‌مرکزی و برخورداری آن از راهکارهای مدیریت ریسک سیستمی مورد انتظار است.



داوود باغملکی؛ کارشناس اقتصادی



ارسال‌ نظر
فیلم و پخش زنده
بیشتر