به گزارش ایبِنا به نقل از دوماهنامه تازههای اقتصاد، با تحریم ایران از سوی ایالات متحده آمریکا، مشکلات عدیدهای در اقتصاد و به ویژه روابط بانکی ایران و عرصه بینالمللی ایجاد شد که نتیجه ادامه این روند موجب دورشدن ایران از عرصه بینالمللی شد و از آنجایی که اقتصاد ایران بار بسیار سنگین سخت گیری بانکهای غربی را بر دوش دارد، با تنگناهایی روبرو شده است. در این زمینه گفتگویی با سیاوش نقشینه؛ صاحبنظر در امور پولی و بانکی درباره تنگناهای مبادلات بینالمللی انجام شده که در ادامه میخوانید.
با توجه به تحریمهای مجدد ایران از سوی آمریکا، نظر شما درباره تنگناهای مبادلات بینالمللی چیست؟
در ابتدا باید به یکسری مفروضات به اختصار اشاره کنم. به دلیل اینکه ایران کشوری بزرگ، مهم و مطرح در جهان و منطقه است، به هیچوجه نمیتواند پیرامون خود دیوار بکشد؛ بلکه برعکس باید تعاملات سیاسی، اقتصادی، بانکی و تجاری مثبت تنگاتنگ با جهان داشته باشد. همچنین، پذیرش این اصل مهم که نمیتوانیم انتظار تعامل با بازیگران بازارهای جهانی را داشته باشیم در حالیکه میخواهیم سایر بازیگران را به خواسته و عقاید خود در بیاوریم، باید خود را با استانداردهای پذیرفته شده جهانی و بازیگران بازار هماهنگ کنیم تا بتوانیم عنوان بازیگر در بازارهای جهانی را داشته باشیم و نقشآفرینی کنیم.
مطلب مهم دیگر این است که اقتصاد جمهوری اسلامی ایران همانند بسیاری از کشورهای در حال توسعه بانکمحور است و چنانچه بانکداری دچار مشکل شود، بیشک کلیه بخشهای اقتصادی کشور نیز با مشکل مواجه خواهند شد. برغم اینکه تعاملات سنجیده سیاسی یک اصل مهم به شمار میرود، چنانچه تعاملات بانکی درون و برونمرزی به مفهوم گردش پول به درستی صورت نگیرد، به طور حتم راهبری اقتصاد کشور با مشکل روبرو خواهد شد.
به عنوان مثال، بانک به مثابه یک هواپیمای دوموتوره است؛ یک موتور آن تعاملات با پول محلی و مرتبط با فعالیتهای داخل کشور است و موتور دیگر تعاملات با پول غیرمحلی و ارز خواهد بود که متاسفانه در حال حاضر موتور تعاملات با پول غیرمحلی یا همان ارز در ارتباط با معاملات بینالمللی به دلایل سیاسی و با وجود تلاشهای عدیده بانک مرکزی و نظام بانکی در کشور بهطور کامل کار نمیکند. اما، نکته جالب این است که هواپیما همچنان در حال پرواز است و بدیهی است که این شرایط در مبادلات بینالمللی ما تاثیرات منفی گذاشته است و چنانچه شرایط به همین منوال ادامه یابد، آثار تخریبی آن در اقتصاد کشور سنگینی خواهد کرد. بانک مرکزی و سایر بانکهای کشور در دوره تحریمهای متفاوت پیش و پس از برجام شایستگیهای خود را نشان دادند و همه تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا با امکانات محدود، ابتکارات مختلف و تحمل هزینههای گزاف، تا حدودی نیازهای کشور را مرتفع کنند. در حال حاضر، میتوان گفت از دوره تحریمهای بانکی خارج شدهایم و ایران تحت هیچ تحریم بانکی از سوی سازمان ملل و اتحادیه اروپا نیست، اما متاسفانه به دوره انزوای روابط کارگزاری بانکی وارد شدهایم و این دوره انزوا مانع از پایدارشدن موفق اقدامات بانکی میشود.
بهنظر شما راهکار پیش رو برای بهبود وضعیت چیست؟
بانکداری در دالان سیاستگیر کرده است و خروج از آن راهحل بانکی ندارد و تنها راهحل سیاسی است که میتواند کشور را از تنگناها و شرایط موجود نجات دهد. خوشبختانه در کشور ما، سیاستمداران و بانکداران کهنهکار و باتجربه وجود دارد که نظرهای نهایی مشترک آنها بهصورت واقعبینانه میتواند راهگشا باشد. عبور از این دوران دشوار نیست، اما اگر یک گروه کاری از سیاستمداران و بانکداران خبره و منتخب تشکیل شود و از آنها بخواهیم واقعبینانه مشکلات و دلایل بروز آنها را بررسی کنند، بهطور حتم با توجه به موارد ذکرشده میتوانیم راهکاری برای برونرفت از این وضعیت ارائه کنیم.
اینستکس یکی از راهحلهای پیش رو برای بهبود این وضعیت معرفی شده است؛ نظر شما در این باره چیست؟
اینستکس به مفهوم کانال تهاتر ایران و اروپا یا یک شکل بهتر سازوکار مالی برای تعاملات پولی و تجاری ایران و اروپاست. سه کشور مهم اروپایی بهرغم تهدیدهای امریکا، سازوکاری برای حمایت از تعاملات تجاری ایران و اروپا اعلام کردهاند که اقدام این سه کشور در صورت اجراییشدن بسیار ارزشمند است و ما باید بهعنوان یک فرصت به آن نگاه کنیم.
چنانچه ایران حمایت سیاسی این سه کشور اروپایی را از دست بدهد، وضعیت بدتری از لحاظ تعاملات اقتصادی پیش روی ما خواهد بود. سازوکار مالی برای تعاملات پولی و تجاری ایران بدون شک گشایشهایی را در بازار ایجاد خواهد کرد. دامنهٔ این گشایشها بستگی به حیطهٔ عمل، مدیریت، نحوهٔ اجرا، سازمان این نهاد در ایران و فرانسه، و اقدامات جانبی موردنیاز دارد.
یقیناً عملکرد خوب این سازوکار مالی میتواند جاذبههایی برای فعالیت بیشتر شرکتهای کوچک باشد، زیرا بهنظر من شرکتهای بزرگ و متوسط به احتمال زیاد در شرایط حاضر وارد این تحولات نخواهند شد مگر صرفاً دربارهٔ کالاهای بشردوستانه.
یکی از عواملی که در مثبتبودن فعالیتهای این نهاد از نظر جمهوری اسلامی ایران اثرگذار خواهد بود امکانات دریافت و پرداخت یورو در اروپاست و چنانچه این سازوکار مالی بتواند ترتیباتی را فراتر از امکانات حاضر ایجاد کند تا دریافتهای جمهوری اسلامی ایران به یورو بابت ماحصل صادرات نفت و کالاهای غیرنفتی، که عمدتاً پتروشیمی و فولاد است، و پرداختهای کشور بابت کالاهای خریداریشده از اروپا عملی باشد، بهطور حتم گشایش باارزشی خواهد بود؛ اما اگر این سازوکار بهدنبال روابط کارگزاری حاضر فیمابین برود، موفقیت چندانی نخواهد داشت، زیرا این روابط اکنون محدودیتهای بیشماری از لحاظ پرداخت و دریافت دارند.
بهنظر من، بهمنظور حمایت و روانشدن عملیات اجرایی این سازوکار ضروری است بانک مرکزی اروپا یا حداقل یکی از بانکهای مرکزی آلمان یا فرانسه با صدور بیانیهای، این سازوکار را به بازیگران پولی و تجاری اروپا معرفی کنند و از آنها بخواهند با این سازوکار همکاری کنند.
مطلب مهم دیگر چگونگی توازن ارزش کالاهای خریداریشدهٔ کشور با ماحصل فروش نفت و سایر کالاهای غیرنفتی قابلفروش در اروپاست. ازآنجاییکه درحال حاضر خریداران اروپایی نفت کشورهای ایتالیا، اسپانیا، و یونان هستند و نفت قابلملاحظهای از ایران خریداری نمیکنند و بهنظر نمیرسد در آینده تغییرات مثبت چندانی در سیاست خود اعمال کنند، لذا چنانچه نتوان در این سازوکار ماحصل فروش نفت به سایر کشورها مثل چین، هند، و غیره را برای پوشش نیازمندیهای کشور در اروپا بهکار بگیریم یا اروپاییها را وادار کنیم که نفت بیشتری از ما بخرند، که این مورد بهنظر من بسیار دشوار است و اگر این دو فرض ذکرشده محقق نشود، بهرهٔ کافی نصیب جمهوری اسلامی ایران از این کانال مالی نخواهد شد.
با توجه به اینکه اکنون شما در خارج از ایران فعالیت دارید و بسیاری از مسائل و مشکلات را از بُعدی بیرون از ایران میبینید، بهنظر شما برای این تنگناهای مالی که هماکنون در مبادلات مالی بینالمللی ایران ایجاد شده است، چه آیندهای متصور خواهید بود؟
با توجه به اقدام اخیر دولت امریکا در مورد سپاه پاسداران ایران، بهطور حتم برای روابط بانکی و تجاری ایران مشکلاتی ایجاد خواهد کرد و بهتدریج دامنهٔ این محدودیتها بیشتر خواهد شد.
هنگامیکه روال محدودیتها ادامه داشته باشد، مبادلات مالی نیز کاهش خواهد یافت؛ نظر شما چیست؟
ما ناچار به رویآوردن به برقراری ارتباط بیشتر با کشورهایی مثل چین، هند، و ترکیه هستیم. اما، نکتهٔ مهمی که بهنظر من برای بهبود حتی این شرایط محدود وجود دارد، تصویب FATF است، زیرا عدم پیوستن به این گروه از منظر بانکی بهمعنای قطع ارتباط بانکی با کل دنیا خواهد بود و تعاملات بانکی برونمرزی کشور بهتدریج از بازارهای رسمی به بازارهای غیررسمی با مخاطرات و هزینههای گزاف بهصورت غیرپایدار سوق داده خواهد شد.