به گزارش ایبِنا، هنوز زمان زیادی از دو گام مهم بانک مرکزی یعنی تعامل بینالمللی برای بازگرداندن ارزهای خارجی و عرضه چند میلیون دلاری به بازار متشکل ارزی نگذشته که سخنگوی دولت در اظهار نظری گفت که هنوز قیمت دلار واقعی نیست و این در حالی است که عرضه از سوی بانک مرکزی انجام میشود اما «تقاضایی برای آن نیست». حالا سوال اینجا است که چرا با وجود عرضه این مقدار ارز خارجی تقاضای واقعی برای آن شکل نمیگیرد؟
بانک مرکزی ۲۲ مهرماه و در دومین روز اجرای سیاست جدید ارزی، حدود ٧٨ میلیون دلار ارز به صورت اسکناس در بازار متشکل معاملات ارزی در نرخهای حاشیه بازار عرضه کرد. اما این نهاد در گزارش خود اعلام کرده که «عرضه ۷۸ میلیون دلاری اسکناس تنها با تقاضای ۱.۵ میلیون دلاری مواجه شده است».
کارشناسان اقتصادی در اینباره تحلیلهای گوناگونی دارند. آنها معتقدند که باید گره کور این ماجرا را در سایر دستگاههای تصمیمگیر و مجری سیاستهای اقتصادی کشور نیز جستجو کرد و عملکرد بانک مرکزی در شرایطی که دیگر ارکان اقتصادی کار خود را به صورت کارشناسی شده، هدفمند و همگام با سیاستهای بانک مرکزی انجام نمیدهند، طبیعی است که با چنین بازخوردهایی در بازار مواجه میشود.
ساسان شاه ویسی، تحلیل گر مسائل اقتصادی در گفتگو با ایبِنا ضمن تایید این نکته گفت: برغم این میزان عرضه و امکان خرید هر صرافی به میزان ۵٠٠ هزار دلار در بازار مذکور، صرفا حدود ۱.۵ میلیون دلار توسط صرافی ها خریداری شد که این امر حاکی از فقدان تقاضای موثر در بازار برای ارز به صورت اسکناس است.
به نظر میرسد استقبال از دلارهای جدید به کاهش نرخ ارز بیانجامد و این سرمایههای کنونی بسیاری را تهدید کند، لذا در مواجه با آن مقاومت وجود دارد. شاه ویسی درباره دلایل چنین اتفاقی در بازار ارز اظهار کرد: ابتدا باید بین میزان عرضه و تقاضای دلار اسکناس و نرخ حوالهها تفکیک قائل شد که به نظر میرسد بخش بزرگی از اتفاقی که مورد نظر است در حوالهایها است، اما صرف نظر از اینها یک مقایسه واقعی را میتوان انجام داد. چرا که در شرایطی که اقتصاد دچار التهاب شده و آن ثبات و اعتماد را برای بازیگران و ذینفعان اقتصاد نمیتواند به وجود بیاورد، مردم به دنبال حفظ ارزش داراییهای خود هستند.
وی مهمترین دلیل عدم کاهش نرخ ارز و نبود تقاضای واقعی برای ارز را در تمایل مردم به حفظ ارزش داراییهای خود دانست و گفت: به نظر میرسد اتفاقات مختلفی میتواند در بازار بیفتد از جمله آنکه متغیرها و ابزارهای پولی میتوانند به حفظ بخشی از دارایی مثل دلار، طلا، اوراق بورس، خودرو و مسکن کمک کنند. چرا که مردم بارها شاهد آن بودهاند که این بازارها اعم از بازارهای مالی یا بازارهای واقعی دچار التهاب خواهند شد.
این کارشناس اقتصادی با ذکر مثالی، دلار را مثل بسیاری از کالاهای سرمایهای دیگر دانست و افزود: تعبیر بهتر همین مثالی است که میتوان زد. وقتی در چند ماه گذشته ۲۸ هزار خودرو ثبت نام میشد در مقابل آن قریب به ۱.۵ میلیون نفر ثبت نام میکرد که با قوانینی هم همراه بود اعم از اینکه باید پول پیش پرداخت داده و ۹۰ روزه تحویل داده میشد و باید تمام پول را در زمان ثبت نام قطعی هم پرداخت میشد اما آیا آن ۱.۵ میلیون نفر همگی با نیت خرید خودرو به منظور استفاده از آن درخواست دادند؟ به نظر میرسد اگر همچنین برداشتی داشته باشیم، غلط است. زیرا بخش بزرگی از مردم وقتی اینگونه متقاضی میشوند و مثلا وارد بازار خودرو میشوند که عمده تقاضای آنان این است که یک ابزار پولی را به دست بیاورند و بخشی از ارزش داراییهای از دست رفته خود را جبران کنند. در موضوع دلار هم به عنوان یک کالای سرمایهای همین اتفاق در حال افتادن است.
عملیات روانی خارجی و سوداگران داخلی
شاهویسی رابطه مردم با دلار را رابطهای ذهنی و روانی عنوان و خاطرنشان کرد: اتفاقی که در ضمیر ناخودآگاه افراد خُرد شکل میگیرد، بسیار مهمتر از اتفاقی است که در ذهن صاحبان قدرت و سرمایهداران برای تغییرات بازار رقم میخورد.
به بیان این تحلیل گر مسائل اقتصادی ایران، اکنون نسبت صادرات و واردات ما روند کاهشی داشته و نسبت مصرف ما که یکی از مهمترین متغیرهای بازارساز است، نسبت تولید ملی ما که در گستره بزرگتر تاثیرگذار است و نسبت سرمایهگذاری داخلی که بر هر دوی اینها موثر است، روند کاهشی دارد. بنابراین، به تعبیر گزارش سیمای اقتصاد ایران که در دو مرحله به فاصله سه ماه توسط مرکز پژوهشهای مجلس اعلام شده نشان میدهد که عموم بازارها روند کاهشی و نزولی دارند و تا زمانی که همزمان سیاستگذار برای همه این ارکان چارهاندیشی نکند عملکرد بانک مرکزی به تنهایی معجزه نخواهد کرد.
شاهویسی با بیان اینکه مهمترین دلیل این التهاب در بازارهای ایران بیثباتی ناشی از جنگ روانی است، یادآور شد: در چند روز گذشته، ۱۸ نهاد مالی ما مجدداً مورد تحریم قرار گرفتهاند که همین نهادها در دو سال گذشته با خروج ترامپ از برجام یکبار مورد نوازش اوفک (دفتر کنترل داراییهای خارجی وزارت خزانهداری آمریکا) قرار گرفته بودند.
این کارشناس اقتصادی تصریح کرد: متاسفانه اعتمادی که به ثباتسازهای بازار وجود دارد و بخشی از آن به تحریم و بخش بزرگتر آن به رویکرد مدیریت عمومی در اقتصاد ملی برمیگردد و از سوی دیگر تحت عملیات روانی اقتصادی دشمن قرار گرفته از بین رفته و متاسفانه عملیات روانی دشمن و سوداگران اقتصادی توانسته فضایی کاذب را به وجود بیاورد که خروجی آن این باشد که ۷۸ میلیون دلار عرضه ارز توسط دولت صورت بگیرد اما نهایتا ۱.۵ میلیون دلار در عمل درخواست واقعی ایجاد میشود.
شاه ویسی تاکید کرد: البته در واقعیت این دلارهای عرضه شده در جای خود تقاضای بسیار دارد، اما اکنون افرادی تنها مترصد این هستند که حتی با اقدامات اغواگرایانه و یا متقلبانه بتوانند آن را به دست بیاورند، اما میخواهند کجا مصرف کنند؟
وی انگیزه سوداگران بازار ارز را چنین بیان کرد: به نظرم این استفادهها کمتر برای واردات کالاهای اساسی و بیشتر برای مهاجرت سرمایه است، هرچه نرخ سرمایهگذاریهای داخلی ما کاهش پیدا میکند این پول باید یک جایی خود را نشان بدهد که یا انباشت میشود و یا در یک چرخه اقتصادی معیوب تبدیل به کالاهایی میشود که به شکل قاچاق از کشور خارج میشود.
چرخه تولید و توزیع کالاها بازنگری شود
این اقتصاددان چرخه اقتصادی معیوب را ناشی از چالشهای تولید و توزیع و سیاستهای آن دانست و گفت: برای مثال، صادرات غیر نفتی که اگرچه گفتیم خوب است اما ناگهان تبدیل به بحران کالاها در داخل میشود و نهاد موثر و قدرتمند تنظیمگر بازار ما که مهمترین ارکان اقتصادی ما آن را مدیریت میکند متوجه یک تحلیل صحیح برای کالاهایی مثل تخم مرغ، گندم و برنج نیست، که در نتیجه آن، دچار یک تزاحم عرضه و تقاضا میشویم و با ارزش پولی که کشورهای همسایه ما نسبت به ریال دارند بخش بزرگی از تولیدات اقتصادی ما که با دلار دولتی تولید شده است سر از بازارهای مرزی و قاچاق معکوس در میآورد.
شاه ویسی ظرفیت و قابلیتهای اقتصادی کشور را بسیار بالا دانست و تاکید کرد: نهایتاً به فرمایشات رهبری میتوان رسید که فرمودند علاج مشکلات اقتصادی در داخل است که بخش بزرگی از آن در تولید و بخش دیگر آن در توزیع است. لذا باید مدیریت کلان کشور در این حوزه بازنگریهای لازم را انجام دهد تا همزمان سیاستهای بانک مرکزی در مدیریت ارز مثمر ثمر باشد.
این کارشناس اقتصادی خاطرنشان کرد: مهمترین هدف تحریمها تهدیدات اقتصادی و کاهش تابآوری ملی است که به طور مستقیم بر چرخه تولید و توزیع و قیمتهای تمام شده کالاها تاثیر کاذب بگذارد.
وی بازنگری در این شرایط را ضروری دانست و گفت: متاسفانه با این شرایط، تولید دچار هدررفت و از دسترفتگی است و توزیع هم سختترین ادوار تاریخی خود را پشت سر میگذارد. ما همانطوری که تولیدمان به شدت وابسته به دولت است، توزیع ما هم وابستگی بسیاری به دولت دارد و این شرایط پیچیده کام ما را تلخ میکند.
بانک مرکزی به تنهایی اثرگذار نیست
شاه ویسی تصریح کرد: رییس محترم بانک مرکزی با تمام مقاومتهای کارشناسی که در بعضی دستورها و تقاضاها در سطح ملی دارند و با تمام مقاومتهایی که نسبت به جریانهای اثرگذار و کاذب در استعداد بانک مرکزی دارند، سعی میکنند مداخله کنند و منابع را با مدیریتی هدفمند زیر تسلط تیم قوی بانکی خود قرار دهند، کما اینکه از این کشور به آن کشور مطالبات پولی ما را پیگیری میکنند و نهایتا خودشان هم اظهار میکنند که ما بیشتر از آن چیزی که بازار نیاز داشته وارد میکنیم و این نشان از آن دارد، بانک مرکزی کار خود را به درستی انجام میدهد و التهاب از جای دیگری است.
وی در پایان گفت: تنها بانک مرکزی و مردم نیستند که میتوانند اثرگذار باشند. خیلی اتفاقات باید رقم بخورد که کارآمدی را بتوان در شرایط وجود منابع ایجاد کرد. چرا که یک موقع سیاستگذار در شرایطی است که منابع لازم را در اختیار ندارد و باید تصمیم بگیرد، ولی الان منابع در حال تامین است و بسته به آن باید مدیریت تاکتیکهای لازم را اندیشید.
به بیان این تحلیل گر اقتصادی میتوان چنین نتیجه گرفت که وجود تلاشهای رییس کل بانک مرکزی در روزهای اخیر، عملکرد بانک مرکزی در توزیع ارز به تنهایی کافی نیست و باید دیگر ارکان اقتصادی در چرخه تولید و توزیع کشور به کمک این نهاد بیایند.