تجربه تاریخی مهار تورم در ایالات متحده (۱)

آمریکا برای کنترل تورم چه کرد؟

آمریکا برای کنترل تورم چه کرد؟
مقابله با تورم از يكي از اهداف عمده و مهم در جهت پيشرفت و توسعه اقتصادی هر كشوري است.
کد خبر : ۱۴۵۲۵۶

به گزارش خبرنگار ایبِنا، مقابله با تورم از دیرباز یکی از اهداف عمده و مهم در جهت پیشرفت و توسعه اقتصادی هر کشوری بوده است؛ دولت‌ها عموماً سعی می‌کنند تورم را در محدوده بهینه‌ای نگه دارند که بدون کاهش چشمگیر قدرت خرید، باعث رشد اقتصادی شود. برای مبارزه با این پدیده، اجماع وسیعی بین اقتصاددانان و سیاستگذاران حوزه حکمرانی اجتماعی-اقتصادی جهان از گذشته تا به امروز شکل گرفته است. اینکه بدانیم در گذشته تورم چه شرایطی را برای کشور‌ها ایجاد کرده است و سیاست¬مداران چگونه به جنگ تورم رفته اند و چه تجربه‌ای اندوخته اند، ما را در بهبود روند مهار و مبارزه با تورم کمک خواهد کرد.

 

یکی از بزرگترین مبارزان و مهار کنندگان تورم در جهان، ایالات متحده است. در ایالات متحده، مسئولیت کنترل تورم بر عهده کمیته بازار آزاد فدرال رزرو (FOMC) هست. فدرال رزرو آمریکا بیشتر از سیاست‌های پولی برای دستیابی به نرخ تورم ۲ درصدی خود استفاده می‌کند، اما در سال ۲۰۲۲ در پی همه گیری کووید-۱۹، تورم به ۸.۵ درصد رسید یعنی بالاترین نرخ از سال ۱۹۸۲ تاکنون. با این حال این کشور، رویکرد‌های زیادی را برای کنترل تورم استفاده می‌کند و در حالی که هیچ‌یک از آن‌ها مطمئن نیستند، اما برخی از آن‌ها مؤثرتر بوده و آسیب‌های جانبی کمتری را نسبت به سایرین به اقتصاد این کشور وارد می‌کند که شناخت این رویکرد‌های نوین، می‌تواند ما را در کنترل تورم داخلی کشورمان یاری رساند. در تجربه تاریخی مهار تورم در ایالات متحده، به مرور تاریخچه تورم و رویکرد‌های مهار و کنترل آن در ایالات متحده می‌پردازیم.

 

تجسم تاریخ تورم آمریکا در ۱۰۰ سال گذشته

 

از زمان تأسیس ایالات متحده در سال ۱۷۷۶ تا سال ۱۹۱۴، این کشور به دلیل دوره‌های طولانی جنگ‌های داخلی و جنگ‌های جهانی، با تورم قابل توجه دست و پنجه نرم کرده است.

 

تورم در دهه ۱۹۱۰ به بالاترین سطح خود رسید و به طور متوسط سالانه نزدیک به ۸ درصد در طول این دهه بود. بین سال‌های ۱۹۱۴ و ۱۹۱۸، عرضه پول برای تأمین مالی جنگ دو برابر شد، اما در مقابل، تولید ناخالص داخلی ایالات متحده در این دوره به ۲۵ درصد رسید که همین افزایش با شدت بالا در عرضه پول، به تداوم شرایط تورمی دامن زد.

 

در آن زمان، ایالات متحده تحت یک رژیم استاندارد طلای کلاسیک، با ارزش دلار به طلا عمل می‌کرد. در طول جنگ داخلی و جنگ جهانی اول، آمریکا استاندارد طلا را به منظور چاپ پول و تامین مالی جنگ کنار گذاشت. همین امر موجب ایجاد دوره‌های تورمی گردید؛ بطوریکه بالاترین نرخ تورم سالانه در ایالات متحده در سال ۱۹۱۸ به ۲۰ درصد افزایش یافت. با این حال، زمانی که دولت به استاندارد طلای اصلاح‌شده بازگشت، دوره‌های کاهش تورم آغاز شد و منجر به تثبیت قیمت‌ها در دوره منتهی به جنگ جهانی اول شد.

 

همانند دوران پس از جنگ جهانی اول، رکود بزرگ دهه ۱۹۳۰ نیز با فشار‌های کاهش تورم بر قیمت‌ها همزمان شد. به دلیل پیچیدگی نظام‌های پولی در آن زمان، کشور‌ها در افزایش عرضه پول برای کمک به تقویت اقتصاد خود با مشکل مواجه بودند. بسیاری از کشور‌ها در این مدت از استاندارد طلا خارج شدند و در سال ۱۹۳۳ ایالات متحده نیز این استاندارد را به طور کامل کنار گذاشت. اما ذخایر طلای خود را به شدت افزایش داد.

 

یک دهه بعد، با توافق برتون وودز در سال ۱۹۴۴، مبادلات جهانی با دلار آغاز گردید؛ در این هنگام، ایالات متحده اکثر ذخایر طلا جهان را در اختیار داشت و دلار آمریکا به پشتوانه‌ی منابع عظیم طلای این کشور، موجب تغییر بستر ذخیره ارزش جهانی از پوند استرلینگ به دلار شد.

 

در سال ۱۹۷۱، توانایی طلا برای پوشش عرضه دلار در گردش آمریکا، به یک نگرانی فزاینده تبدیل شد. در پاسخ به این مسئله، رئیس جمهور آمریکا، ریچارد نیکسون در سال ۱۹۷۱ توافقنامه برتون وودز را برای یک مبادله شناور، معروف به "شوک نیکسون" کنار گذاشت. در رژیم مبادله شناور، نرخ‌ها بر اساس عرضه و تقاضا نسبت به سایر ارز‌ها در نوسان بود.

 

چند سال بعد، شوک‌های نفتی سال‌های ۱۹۷۳ و ۱۹۷۴ باعث شد که تورم به بیش از ۱۲ درصد برسد و در سال ۱۹۷۹، تورم بیش از ۱۳ درصد افزایش یافت. می‌توان گفت دهه ۱۹۷۰ طولانی‌ترین دوره نرخ تورم بالای پایدار در ایالات متحده بوده است.

 

در سال ۱۹۷۹، پل ولکر، رئیس فدرال رزرو، تغییرات فاحشی را برای مبارزه با تورم ایجاد کرد که با رژیم‌های قبلی متفاوت بود. وی به جای مدیریت تورم از طریق نرخ بهره که دوره‌های قبلی انجام می‌گرفت، تورم از طریق کنترل عرضه پول را مدیریت کرد. محدودیت عرضه پول، موجب افزایش نرخ بهره شد و این نرخ در سال ۱۹۸۰ به ۲۰ درصد جهش یافت. همین امر موجب شد در سال ۱۹۸۳ تورم به زیر ۴ درصد کاهش یابد، زیرا اقتصاد از رکود سال ۱۹۸۲ بهبود یافت و قیمت نفت به میزان معتدل‌تری افزایش پیدا کرد. طی چهار دهه گذشته، از زمان اجرای اقدامات دوره ولکر، سطوح تورم نسبتاً ثابت باقی مانده است.

 

در شکل زیر برهه‌های تورمی ایالات متحده از ۱۹۵۰ تا به امروز قابل ملاحظه هست. مولفه‌ی اندازه گیری شده برای محاسبه تورم در این شکل، شاخص قیمت مصرف کننده و درصد تغییر آن نسبت به سال قبل است.

 

شکل ۱. برهه‌های تورمی ایالات متحده (۱۹۵۰-۲۰۲۲)

 

رویکردهای نوین ایالات متحده برای مبارزه با تورم

 

توجه: دوره‌های افزایش تورم سایه دار هستند.
منبع: دفتر آمار کار (CPI)، کاخ سفید (دوره‌های تورمی تا سال ۲۰۲۲)

 

رویکرد‌های نوین مهار تورم در ایالات متحده آمریکا

 

در زیر برخی از ابزار‌ها و رویکرد‌های نوین مبارزه با تورم در ایالات متحده که توسط فدرال رزرو اعمال و اجرایی می‌گردد را ملاحظه بفرمایید:

 

اهرم کنترل قیمت‌ها

 

کنترل قیمت، سقف یا کف قیمتی است که اعمال آن توسط دولت ایالات متحده الزامی شده و بر روی کالا‌های استراتژیک بویژه حوزه مایحتاج ضروری منظور می‌شود. همچنین از سال ۲۰۲۰، کنترل دستمزد‌ها همزمان با کنترل قیمت‌ها برای سرکوب تورم فشار دستمزد اجرایی گردیده است.

 

اولین بار در سال ۱۹۷۱، ریچارد نیکسون، رئیس جمهور ایالات متحده، در تلاش برای مقابله با تورم فزاینده، کنترل‌های قیمتی گسترده‌ای را اعمال کرد. کنترل‌های قیمت‌ها، اگرچه در ابتدا محبوب بودند و موثر تلقی می‌شدند، اما زمانی که تورم در سال ۱۹۷۳ به بالاترین سطح خود از زمان جنگ جهانی دوم رسید، فاقد اثرگذاری بهینه شد.

 

البته هنوز هم کنترل قیمت‌ها به عنوان ابزاری نسبتا کارآمد برای مدیریت تورم بر روی برخی کالا‌های استراتژیک و ضروری در ایالات متحده اعمال می‌گردد.

 

سیاست پولی انقباضی

 

سیاست پولی انقباضی در حال حاضر رایج‌ترین رویکرد کنترل تورم در ایالات متحده است. هدف سیاست انقباضی کاهش عرضه پول در یک اقتصاد با افزایش نرخ بهره است. این مسئله به کاهش رشد اقتصادی با گران‌تر کردن اعتبارات کمک می‌کند که باعث کاهش هزینه‌های مصرف‌کننده و کسب‌وکار‌ها می‌شود. همچنین نرخ‌های بهره بالاتر در اوراق بهادار دولتی نیز با تشویق بانک‌ها و سرمایه‌گذاران به خرید اوراق خزانه، که نرخ بازده معینی را تضمین می‌کند، به جای سرمایه‌گذاری‌های دارای ریسک‌پذیری که از نرخ‌های پایین سود می‌برند، رشد را کاهش می‌دهد.

 

اهرم نرخ وجوه فدرال

 

نرخ وجوه فدرال نرخی است که بانک‌های آمریکا با آن یک شبه به یکدیگر وام می‌دهند. نرخ وجوه فدرال به طور مستقیم توسط فدرال رزرو تعیین نمی‌شود. در عوض، این نهاد یک محدوده ایده‌آل را برای نرخ صندوق‌های فدرال اعلام می‌کند و سپس دو نرخ وجوه دیگر یعنی نرخ بهره ذخایر (IOR) و نرخ توافق‌نامه بازخرید معکوس یک‌شبه (ON RRP) را تعدیل می‌کند تا نرخ‌های بین بانکی را به محدوده ایده‌آل صندوق‌های تغذیه‌شده سوق دهد.

 

نرخ بهره ذخایر (IOR) نرخی است که بانک‌ها از سپرده‌های خود نزد فدرال رزرو کسب می‌کنند. از آنجایی که ایالات متحده هرگز بدهی خود را نکول نکرده است، IOR یک نرخ بدون ریسک در نظر گرفته می‌شود و بنابراین، پایین‌ترین نرخ بهره‌ای است که هر وام دهنده معقولی باید بپذیرد.

 

نرخ نرخ توافق‌نامه بازخرید معکوس یک‌شبه (ON RRP) به طور مشابه عمل می‌کند. وجود دارد، زیرا همه مؤسسات مالی نزد فدرال رزرو سپرده ندارند. ON RRP به این مؤسسات این حق را می‌دهد که اساساً یک اوراق بهادار فدرال را شبانه خریداری کرده و روز بعد آن را مجدداً به فدرال رزرو بفروشند.

 

سازوکار کاهش تورم در این رویکرد به این صورت است که با افزایش این نرخ‌ها، فدرال رزرو بانک‌ها و سایر وام‌دهندگان را تشویق می‌کند تا نرخ وام‌های پرریسک‌تر را افزایش داده و بیشتر پول خود را بدون ریسک به فدرال رزرو انتقال دهند و در نتیجه عرضه پول کاهش می‌یابد که اثر آن کاهش تورم است.

 

در حال حاضر، هدف گذاری نرخ وجوه فدرال تعیین شده توسط نهاد فدرال رزرو در نشست دسامبر ۲۰۲۲ این کمیته به دلیل ادامه فشار اقتصادی جهانی ناشی از جنگ روسیه علیه اوکراین و خطرات تورمی، ۵۰ واحد پایه (۰.۵ ٪) افزایش یافت و به محدوده ۴.۲۵ ٪ تا ۴.۵ ٪ رسید.

 

اهرم عملیات بازار باز

 

قرارداد‌های بازخرید معکوس نمونه‌ای از عملیات بازار باز (OMOs) است که به خرید و فروش اوراق بهادار خزانه داری اشاره دارد. OMO‌ها ابزاری هستند که فدرال رزرو با آن (با خرید اوراق خزانه) عرضه پول را افزایش یا (با فروش اوراق خزانه) کاهش می‌دهد و نرخ بهره را تعدیل می‌کند.

 

ترازنامه فدرال رزرو با خرید اوراق بهادار رشد می‌کند و زمانی که آن‌ها را می‌فروشد کاهش می‌یابد. خرید اوراق بهادار باعث افزایش نقدینگی در بازار‌های مالی می‌شود و بر نرخ بهره فشار نزولی وارد می‌کند در حالی که فروش اوراق برعکس عمل می‌کند.

 

بکارگیری عملیات بازار باز به عنوان یک ابزار بهینه، تاثیر بسزایی بر کنترل قیمت‌ها و در نتیجه کاهش و پایداری تورم در نرخ‌های پایین خواهد داشت.

 

مدیریت ذخیره الزامی بانک‌ها نزد فدرال رزرو

 

فدرال رزرو عرضه پول را از طریق مدیریت ذخایر الزامی بانک‌ها نزد خود کنترل می‌کند. همچنین از مارس ۲۰۲۰، فدرال رزرو، حجم مقدار پولی که بانک‌ها به طور قانونی موظف بودند برای پوشش برداشت‌های مشتریان در دسترس داشته باشند را افزایش داد. در نتیجه هر چه بانک‌ها مجبور باشند پول بیشتری را نزد خود یا نزد فدرال رزرو نگه دارند، کمتر به مشتریان خود وام داده و در نتیجه سرعت گردش پول کاهش پیدا کرده و تورم کاهش می‌یابد.

 

مدیریت نرخ تنزیل

 

نرخ تنزیل، نرخ بهره‌ی تعلق گرفته به وام‌هایی است که فدرال رزرو به بانک‌های تجاری و سایر موسسات مالی اعطا می‌کند. تسهیلات اعطایی که از طریق آن، این وام‌های کوتاه مدت داده می‌شود، پنجره تخفیف نامیده می‌شود. نرخ تنزیل که در تمام بانک‌های تجاری یکسان است، با اجماع هیئت مدیره هر بانک منطقه‌ای و هیئت رئیسه فدرال رزرو تعیین می‌شود.

 

اگرچه هدف اصلی پنجره تخفیف، تامین نیاز‌های نقدینگی کوتاه مدت بانک‌ها و حفظ ثبات در سیستم بانکی است، اما در برخی مواقع در صورت ضرورت، نرخ تنزیل می‌بایست برای تعدیل تورم افزایش یابد.

 

جمع بندی

 

ایالات متحده در این سال ها، رویکرد‌های مختلف و نسبتا موفقی را برای کنترل و مهار تورم به کار گرفته است. از کنترل قیمت‌ها با اعمال سقف و کف قیمتی و اعمال سیاست پولی انقباضی تا بهره گیری از نرخ وجوه فدرال و عملیات بازار باز و مدیریت نرخ ذخیره الزامی‌ها و نرخ تنزیل. سابقه مبارزاتی کارزار کنترل تورم ۱۰۰ ساله در ایالات متحده نشان می‌دهد که دنبال کردن یک سیاست پولی انقباضی، مدیریت نرخ بهره‌ها و نرخ تنزیل، رویکرد‌های موفق در مدیریت این پیامد اقتصادی افسارگسیخته بوده است.


منابع:


۱. Cecilia Rouse, Chair, Zhang, Jeffery, Tedeschi, Ernie (۲۰۲۱) ,” Historical Parallels to Today’s Inflationary Episode”, White House Analytical Paper.
۲. Cox ,Jeff (۲۰۲۱) ,”The current inflation run is similar to other episodes in history, but with important differences”, CNBC analytical report.
۳. He, Liping. (۲۰۱۸) ,” Hyperinflation: A World History”, Routledge Publisher ; ۱st edition, ISBN-۱۳ ‏ ۹۷۸-۱۱۳۸۵۶۰۰۸۶.
۴. Bohl, Martin T. and Siklos, Pierre L. (۲۰۱۸) ,”The Anatomy of Inflation: An Economic History Perspective “,Prepared for the Handbook of the History of Money and Currency (Vienna: Springer) , edited by S. Battilosi, Y. Cassis, and K. Yago, Forthcoming, CAMA Working Paper No. ۸/۲۰۱۸, Available at SSRN: https://ssrn.com/abstract=۳۱۰۵۱۱۳،
۵. Aarstol, M. (۲۰۲۲) ,”Inflation, Inflation Uncertainty, and Relative Price Variability,”Southern Economic Journal, vol. ۶۶, no. ۲, pp. ۴۱۴–۲۳.
۶. Reghezza ,lessio, Seghezza, Elena, Thornton, John (۲۰۲۰) ,”Expectations in an open economy hyperinflation: Evidence from Germany ۱۹۲۱–۲۳”, Economics Letters, Volume ۱۹۲.
۷. Chan,Hing Lin, Lee ,Shu Kam, Woo ,Kai-Yin (۲۰۲۱) ” An empirical investigation of price and exchange rate bubbles during the interwar European hyperinflations”, International Review of Economics & Finance, Volume ۱۲, Issue ۳.
۸. Petrović ,Pavle & Vujošević ,Zorica (۲۰۲۰) ,” The monetary dynamics in the Yugoslav hyperinflation of ۱۹۹۱–۱۹۹۳: The Cagan money demand”, European Journal of Political Economy, Volume ۱۲, Issue ۳.
۹. Arsić ,Milojko, Mladenović ,Zorica, Nojković, Aleksandra (۲۰۲۲) ,” Macroeconomic performance of inflation targeting in European and Asian emerging economies”, Journal of Policy Modeling, Volume ۴۴, Issue ۲.
۱۰. Zhao ,Hong (۲۰۲۲) ,” On the impacts of trend inflation in an open economy”, Journal of International Economics, Volume ۱۳۸.
۱۱. Agarwal ,Sumit, Chua ,Yeow Hwee, Song ,Changcheng (۲۰۲۲) ,”Inflation expectations of households and the upgrading channel”, Journal of Monetary Economics,Volume ۱۲۸.

نویسنده: سید مهدی میر حسینی
ارسال‌ نظر
فیلم و پخش زنده
بیشتر