به گزارش خبرنگار ایبنا و به نقل از والاستریت ژورنال؛ یکی از نخستین متغیرهایی که در کلاسهای اقتصاد تدریس میشود، تولید ناخالص داخلی سرانه (GDP Per Capita) است. این متغیر از تقسیم تولید ناخالص داخلی به جمعیت کل کشور حاصل شده که یکی از معیارهای پرطرفدار برای تخمین استاندار زندگی و درآمد میان کشورها در طی زمان بوده است.
اما با مشاهده اَبَر روندهایی (Mega Trend) همچون پیری جمعیت، تولید ناخالص داخلی سرانه کاربرد کمتری پیدا میکند. علت اصلی آن است که تولید ناخالص داخلی، ارزش افزودهای بوده که فعالان اقتصادی در طی یکسال مالی و در مرز جغرافیایی مشخصی حاصل کردند و افرادی که در سن کار نیستند، هیچ مشارکتی در خلق این ارزش نداشتهاند. بدین ترتیب معیار قرار دادن تولید ناخالص داخلی سرانه میتواند گمراه کننده باشد.
خسوس فرناندز-ویلاورده (Jesús Fernández-Villaverde) از اقتصاددان دانشگاه پنسیلوانیا، گوستاوو ونتورا (Gustavo Ventura) از دانشگاه ایالتی آریزونا و ون یائو (Wen Yao) از دانشگاه تسینگهوای چین، در مقالهای جدید استدلال میکنند: تولید ناخالص داخلی سرانه یک شاخص گمراه کننده بوده و در تحلیل باید بر تولید ناخالص داخلی به ازای جمعیت در سن کار پرداخته شود.
فرناندز-ویلاورده گفت: ممکن است این تغییر جزئی به نظر رسد؛ اما بسیار اهمیت دارد؛ چرا که تغییرات گسترده پیری جمعیت در چشمانداز ۵۰ تا ۸۰ ساله جهان، امری غیرقابل اجتناب است.
کشور ژاپن میتواند شاهد خوبی برای این موضوع باشد. به طور معمول اقتصاد ژاپن در کتب درسی متداول، به عنوان مثالی از رکود عمیق معرفی میشود. در سالهای ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۹، تولید ناخالص داخلی ژاپن و ایالات متحده به ترتیب یک درصد و ۲.۵ درصد به صورت متوسط سالانه رشد کرده است. اگر با معیار سرانه نگاه شود، اقتصاد ژاپن تقریبا راکد بوده و رشد ۰.۸ درصدی داشته؛ ولی ایالات متحده رشد ۱.۵ درصدی را تجربه کرده است.
اما هنگامی که از تولید ناخالص داخلی بر حسب جمعیت در سن کار استفاده میشود، تفاوت میان دو کشور از بین میرود. با معیار جدید، رشد اقتصادی ژاپن و ایالات متحده در طی دوره سی ساله ۱.۴۴ درصد و ۱.۵۶ درصد بوده است. از سال ۲۰۰۸ و پس از بحران مالی جهانی تا سال ۲۰۱۹ و پیش از همهگیری کرونا، رشد اقتصادی ژاپن به ازای جمعیت در سن کار بیشترین میزان را در گروه هفت (G۷) داشته است.
تجربه ژاپن آموزه مهمی برای سایر کشورها است. کاهش جمعیت در ژاپن از سال ۲۰۱۰ پدیدار شد؛ اما فرآیند پیری جمعیت با نزول جمعیت در سن کار (افراد ۱۵ تا ۶۴ سال) از دهه ۱۹۹۰ میلادی آغاز شده بود.
فرناندز-ویلاورده متذکر شد: ژاپن نمونه زود هنگام از چشمانداز آتی جهانیان است. این کشور سریعترین و شدیدترین کاهش نرخ باروری را ثبت کرد؛ اما وضع کنونی ژاپن سرنوشت سایر کشورها است.
با توجه به دادههای سازمان ملل متحد در سال ۲۰۲۳؛ نرخ باروری در ایتالیا، اسپانیا و تایلند مشابه ژاپن بوده و این در حالی است که چین و کره جنوبی نرخهای پایینتری را تجربه میکنند. در ۷۰ کشور، نرخ باوری کمتر از نرخ جایگزینی است. به عبارت دیگر، نرخ جایگزینی معادل با نرخ ۲.۱ فرزند به ازای هر زن است که در این صورت جمعیت کشور ثابت بوده و تجدید خواهد شد.
در اواخر سال گذشته میلادی جمعیت جهان به ۸ میلیارد رسید؛ ولی رشد جمعیت بسیاری از کشورها به سمت صفر میل کرد که نتیجه میشود اینکه به اوج جمعیتی نزدیک میشویم. برخی از جمعیت شناسان عنوان میکنند که جهان هیچگاه به جمعیت ۹ میلیارد نخواهیم رسید.
تولید ناخالص داخلی سرانه همچنان به عنوان معیاری برای اندازهگیری منابع در دسترس کودکان و بازنشستگان مفید خواهد بود که با افزایش نسبت جمعیت در سن کار به بازنشستگان، تهدیدات مربوط به تنگای مالی را نشان خواهد داد.
لازم به ذکر است، کاهش جمعیت در سن کار بسیار زودتر از توقف و کاهش کل جمعیت رخ میهد و از این منظر، تولید ناخالص داخلی به ازای جمعیت در سن کار ارزشمند است.
معیار سن کار نشان میدهد که با وجود نگرانی کشورهای غربی از ژاپنی شدن اقتصاد، ژاپن به وضوح عملکرد بسیار مطلوبی را نشان داده است. اکثر اقتصادهای بزرگ جهان با رشد نازل نیروی کار در دسترس، به مسیری که ژاپن طی کرده میپیوندند، مگر اینکه بتوانند از طریق مهاجرت کمبود خود را جبران کنند. این واقعیتی است که محقق خواهد شد، زیرا افرادی که در سال ۲۰۴۰ قرار است به جمع نیروی کار بپیوندند، اکنون متولد شدهاند.
اما همانطور که در ژاپن مشاهده شد، این مسئله لزوما یک فاجعه نیست و فرناندز-ویلاورده در این رابطه میگوید: پیری جمعیت یک ویژگی قابل مدیریت است و بدین منظور باید رویکرد خود را تغییر داد.