به گزارش خبرنگار بینالملل ایبنا و به نقل از صندوق بینالمللی پول، بیش از ۱۵ سال بعد از بحران مالی جهانی، نظام بانکی ظاهراً ایمنتر از گذشته است؛ سرمایه بانکها تقویت شده، نظارت سختگیرانهتر شده و آزمونهای فشار هم به ابزار همیشگی نهادهای ناظر تبدیل شدهاند. با این حال، تغییرات پس از بحران باعث شده که تصویر امروز دنیای مالی دیگر شبیه گذشته نباشد. تأمین نقدینگی، اعطای اعتبار و حتی نظام پرداختها به تدریج از بانکها به سمت بازیگران جدیدی مثل صندوقهای سرمایهگذاری، پلتفرمهای فناوری و داراییهای دیجیتال منتقل شده است. این جابهجایی، فرصتهای تازهای ایجاد کرده، اما همزمان ریسکهای تازهای هم به وجود آورده است.
صندوقهای سرمایهگذاری و ETFها امروز نقش بزرگی در نقدینگی روزمره بازار دارند. این نهادها به سرمایهگذاران وعده نقدشوندگی سریع میدهند، اما در عمل داراییهایی مثل اوراق شرکتی در اختیار دارند که بهسادگی قابل فروش نیستند. در شرایط عادی مشکلی پیش نمیآید، ولی وقتی بازار دچار شوک شود، این صندوقها میتوانند بهجای جذب فشار، خودشان به تقویتکننده بحران تبدیل شوند. ETFها هم با اینکه به ظاهر شاخصمحور و منفعلاند، در عمل به مدیریت فعال نیاز دارند و همین موضوع ریسکهای جدیدی به بازار تزریق میکند.
در این میان، هوش مصنوعی و دادههای بزرگ هم به وامدهی شکل تازهای دادهاند. فینتکها و پلتفرمهای غیر بانکی با استفاده از دادههای پرداخت و الگوریتمهای یادگیری ماشین، ارزیابی اعتبار را سریعتر و ارزانتر انجام میدهند و به مشتریانی دسترسی دارند که بانکهای سنتی معمولاً نادیده میگیرند. این روند هرچند شمول مالی را افزایش داده، اما همزمان قدرت پلتفرمهای بزرگ فناوری مثل آنتگروپ یا آمازون را بیشتر کرده است. آنها همزمان بازار پرداخت، تجارت الکترونیک و اعتبار را در دست گرفتهاند؛ و همین تمرکز بالا نگرانیهایی جدی درباره رقابت و وابستگی بیش از حد ایجاد میکند.
داراییهای دیجیتال و نظامهای پرداخت آنی سومین تغییر بزرگاند. بیتکوین با وعده تغییر نظام پرداخت متولد شد، اما به دلیل هزینه و نوسان بالا به ابزاری برای پرداخت روزمره تبدیل نشد. در مقابل، استیبلکوینها با پشتوانه دلار و اوراق خزانه توانستهاند در کشورهایی با تورم شدید مثل آرژانتین و ونزوئلا نقش «پول جایگزین» پیدا کنند. با این حال، نبود بیمه سپرده و دسترسی به حمایت بانک مرکزی، آنها را آسیبپذیر کرده و نشان دادهاند که در زمان بحران میتوانند به سرعت ارزش خود را از دست بدهند. در کنار این، کشورهایی مثل برزیل و هند با راهاندازی نظامهای پرداخت سریع داخلی (مانند Pix و UPI) عملاً همان چیزی را که کریپتو وعده میداد، اما به شکلی باثباتتر و فراگیرتر، به مردم عرضه کردهاند.
در سطح کلان، این تغییرات پیامدهای مهمی دارند. نخست اینکه نظام مالی پراکندهتر و تکهتکهتر شده است؛ بخش بزرگی از نقدینگی، اعتبار و پرداختها بیرون از چارچوبهای نظارتی سنتی جریان دارد. دوم اینکه جریان سرمایه و شوکها بسیار سریعتر منتقل میشوند؛ معاملاتی که زمانی روزها طول میکشید، حالا در چند دقیقه انجام میشود، اما ابزارهای تثبیت و جذب شوکها به همان سرعت رشد نکردهاند؛ و سوم اینکه جعبهابزار سیاستگذاری با شرایط جدید هماهنگ نیست. بانکهای مرکزی هنوز با منطق سیستم بانکمحور سیاستگذاری میکنند، در حالی که ریسکها به جاهای دیگری منتقل شدهاند.
به بیان ساده، ریسکهای نظام مالی از بین نرفتهاند؛ فقط جای خود را عوض کردهاند. امروز خطر اصلی در جایی نهفته که قواعد قدیمی دیگر پاسخگو نیستند: نظامی سریعتر، متنوعتر و غیرمتمرکزتر که میتواند در کنار مزایا، شوکهای تازه و ناشناختهای را هم به اقتصاد جهانی تحمیل کند.