به گزارش ایبنا، مجید شاکری؛ کارشناس مالیه بینالملل اظهار کرد: ایران به عنوان کشور در حال توسعه نیازمند یک سیاست پولی مستقل است و در نهایت نمیتواند اعمال سیاست پولی ارزی کند بدون اینکه حساب سرمایهاش بسته باشد.
وی ادامه داد: سال ۵۳ که بهترین عدد درآمد سرانه ماست، یکی از دعواهای خیلی جدی بین بانک مرکزی و وزارت مالیه آن زمان این بود که نباید اجازه دهند که حساب سرمایه باز باشد. این در حقیقت به ما میگوید که مهمتر از نرخ ارز این است که ساختار نرخ ارز ما باید چه شکلی باشد؟ چگونه نرخ ارز را کنترل کنیم؟
کارشناس مالیه بینالملل گفت: بستن حساب سرمایه در شرایط تحریمی کار بسیار سختی است و حتی سال گذشته بین سیاستگذاران سوال این بود که روسها بعد از آغاز جنگ روسیه و اوکراین و تحریمهای غرب چه میکنند؟
شاکری ادامه داد: حال سوال این است که آیا این حرفی که ما میزنیم نافی به رسمیت شناختن رویکرد فعلی نرخ ارز در بازار داراییها است؟ نافی این است که باید منطق قیمتی را کنار بگذاریم؟ سوال بعدی نیز این است که چه چیزی نرخ ارز را تعیین میکند و موجب شوکهای ناگهانی میشود؟ در ایران درباره اثر تقاضای خروج سرمایه بر شوکها صحبت میشود. این را رد نمیکنم، اما آن چیزی که راهبر اصلی در جهشهای نرخ ارز است و اختیار و کنترل را از بانک مرکزی نمیگیرد؛ تقاضای تجاری است. تمام وقایعی که منجر به جهش ارزی شده است، روی وقایع تضمینی بوده است. چرا که تقاضای تجاری اگر تا یک زمان خاصی تسویه نشود به بحران برمیخورد.
وی عنوان کرد:، اما تقاضای خروج سرمایه اینچنین نیست، پس با وجود اینکه از لحاظ حجم تقاضای خروج سرمایه مهم است، اما آنچه که مهم است، تقاضای تجاری است تا بتوانید نرخ ارز را کنترل کنید.
کارشناس مالیه بینالملل متذکر شد: اساسا بازسازی ساختار پرداخت خارجی از این سوال شروع میشود که ارز را کجا نگه داریم و کجا مصرف کنیم. پس مقدم بر هر چیزی این است که بتوانیم بپذیریم که مساله ساختار از مساله قیمت مهمتر است و اتفاقا تحریمپذیر هم هست، اینگونه نیست که بگوییم، چون کنترلکننده نیست پس تحریمپذیر هم نیست.
وی اظهار کرد: در این ساختار سنجش غیررسمی از داخل قلمروی شما رخ نمیدهد که بخواهیم با حکمرانی ریالی آن را کنترل کنیم.
شاکری عنوان کرد: پس در این ساختار که موضوع از اختیار ما خارج است، صحبت کردن در مورد چوب جادو و کنترل نرخ ارز وجود خارجی ندارد و بیمعنی است؛ پس معنای آن آیا رها کردن است؟ پاسخ خیر است؛ بلکه باید اولویت، احیای ساختار پرداخت خارجی باشد. راه حل داخلی با سامانه و آیتی و ... برای کنترل در این زمینه وجود ندارد.
کارشناس مالیه بین الملل تاکید کرد: در نهایت اینکه بازار ارز بدون بانک مرکزی معنی ندارد و مهمتر از نرخ ارز، ساختار بازار است و در شرایط تحریمی که نمیتوانیم یک ساختار رسمی داشته باشیم، چطور میتوانیم حساب سرمایه را ببندیم؟ و چطور میخواهیم سیاستگذار را قانع کنیم؟
وی بیان کرد: ۶ دلیل وجود دارد که امسال نگرانیهای ارزی سال گذشته را نداریم، که آن دلایل «خروج سقف صادرات»، «کنترل ترازنامه و کاهش شدید تورم کالایی»، «افزایش نرخ بهره آزاد»، «افزایش نرخ بهره سپرده»، «موضوع ۸۵%-%۱۲۵ تخصیص در حوزه ارزی تولیدیها و شرکتهای بازرگانی در حوزه واردات بر بازار آزاد بسیار موثر است و یک سیاست مابین کنترل مقداری و کنترل قیمتی، است» و «فراواکنش بیشتر از روند بلندمدت در سال گذشته در مورد نرخ ارز که به ثبات امسال کمک کرد» است. اگر اتفاق خاصی در سمت عرضه رخ ندهد، نسبت به مسائل تقنینی امسال میتوانیم بگوییم که نگرانیهایمان کمتر است، اما تورم انتظاری به آن شکل کاهش نیافته است.
منبع: تسنیم