به گزارش خبرنگار ایبنا، در سالهای اخیر، موضوع تخصصی شدن بانکها، بهویژه در حوزههای خاص مانند تجارت خارجی، صنایع منتخب یا تأمین مالی صادرات، به یکی از محورهای اصلی سیاستگذاری بانکی در بسیاری از کشورها بدل شده است. این رویکرد که در آن بانکها به جای پوشش گستردهای از فعالیتها، تمرکز خود را بر بخش یا عملکرد خاصی معطوف میکنند، میتواند مزایا و معایب متعددی به همراه داشته باشد. در این گزارش، بر مبنای جدیدترین پژوهشهای بینالمللی، به بررسی ابعاد گوناگون تخصصی شدن بانکها میپردازیم.
دقت بیشتر در ارزیابی ریسک و کارایی در تأمین مالی
یکی از مهمترین مزایای تخصصی شدن بانکها، افزایش توان آنها در ارزیابی دقیقتر ریسک و ارائه خدمات مالی متناسب با نیازهای خاص مشتریان است. پژوهشی که عملکرد بانکهای تأمینکننده مالی صادرات ایالات متحده را بررسی کرده، نشان میدهد بانکهایی که در تأمین مالی صادرات به کشورهای خاص تخصص دارند، تأثیر مستقیمی بر افزایش صادرات به آن کشورها داشتهاند. این بانکها به دلیل تجربه، اطلاعات محلی و شبکههای مالی در مقصد صادرات، بهتر میتوانند نیازهای صادرکنندگان را درک کنند و خدمات دقیقتری ارائه دهند.
این تخصصگرایی میتواند به مزیت رقابتی برای بانک نیز تبدیل شود؛ زیرا با تمرکز بر یک حوزه خاص، دانش و زیرساختهای خود را در آن زمینه تقویت کرده و از رقبا پیشی میگیرد. از سوی دیگر، چنین بانکهایی نسبت به شوکهای بازارهای بینالمللی که در آن تخصص دارند حساستر هستند و ممکن است در شرایط بحرانی بیش از سایر بانکها آسیبپذیر باشند.
بهینهسازی طراحی قراردادهای مالی پیچیده
در مطالعات دیگری مشخص شده است که بانکهای دارای تخصص در صنایع خاص، توانایی بیشتری برای طراحی قراردادهای مالی متناسب با ویژگیهای همان صنعت دارند. این بانکها نه تنها میتوانند رفتار آینده مشتریان شرکتی را بهتر پیشبینی کنند، بلکه قادرند انگیزهبخشی موثرتری برای عملکرد مطلوب شرکتها فراهم آورند. به ویژه در صنایعی مانند زیرساخت، انرژی یا فناوریهای پیشرفته، بانکهای تخصصی با درک عمیقتری که از چرخههای سرمایهگذاری دارند، میتوانند نقش سازندهتری ایفا کنند. این ویژگی در بانکهایی با دامنه فعالیت گستردهتر و عمومیتر کمتر مشاهده میشود.
تقویت ثبات مالی از طریق کاهش وامدهی زامبیگونه
بررسی تجربه ژاپن و کشورهای اروپایی، نشان میدهد که تخصصی نبودن بانکها، بهویژه در حوزه وامدهی، باعث افزایش پدیدهای بهنام وامدهی زامبیگونه (Zombie Lending) شده است. در این وضعیت، بانکها به شرکتهایی که عملاً توان بازپرداخت ندارند، همچنان وام میدهند فقط بهدلیل آنکه آنها را به خوبی نمیشناسند یا ارزیابی دقیقی از پتانسیل آنها ندارند. اما بانکهایی که در یک حوزه تخصص دارند، به دلیل شناخت عمیق از ساختار درآمدی و هزینهای شرکتها، بهتر میتوانند بین شرکتهای سالم و ناسالم تمایز قائل شوند و منابع را بهینه تخصیص دهند. این تخصصگرایی، بهویژه در شرایط پس از بحرانهای اقتصادی، به بهبود سلامت مالی و جلوگیری از تخصیص ناکارای منابع کمک شایانی کرده است.
رابطه تخصصگرایی بانکی با نوآوری در بخش تولیدی
تخصصی شدن بانکها همچنین میتواند تأثیر قابلتوجهی بر نوآوری در شرکتها داشته باشد. یافتههای یکی از مطالعات اخیر نشان میدهد که در صنایعی با ریسک پایینتر و ساختار مالی سادهتر، بانکهای متخصص توانستهاند دسترسی شرکتها به منابع مالی را بهگونهای بهبود دهند که منجر به افزایش نوآوری شود. اما در مقابل، در صنایعی که داراییهای موجود در معرض تخریب توسط نوآوری قرار دارند، تخصصگرایی بانک ممکن است نوعی محافظهکاری در تأمین مالی ایجاد کند و در نهایت روند نوآوری را کند نماید.
این امر نشان میدهد که تخصصگرایی، در حالی که به بانکها امکان تحلیل بهتر ریسک و بهینهسازی قراردادهای مالی را میدهد، میتواند در مواردی نیز به بازدارندگی نوآورانه بیانجامد؛ بهویژه زمانی که بانکها نگران از دست دادن سرمایهگذاریهای قبلی در یک صنعت خاص باشند.
تمرکز بخشی و ثبات عملکرد
پژوهشی دیگر به بررسی تأثیر تخصصیشدن بانکها بر عملکرد مالی آنها پرداخته و نشان داده است که بانکهایی با تمرکز بخشی بالاتر، نوسانات کمتری در بازده سهام خود دارند و در برابر ریسکهای سیستمی مقاومترند. این بانکها با تثبیت حضور در حوزهای خاص، شناخت بهتری از بازار هدف دارند و در شرایط عادی میتوانند سودآوری پایدارتری را تجربه کنند.
تعادل میان تخصص و تنوع، کلید موفقیت در بانکداری آینده
تخصصی شدن بانکها بدون تردید میتواند منجر به کارایی بالاتر، ارائه خدمات مالی متناسبتر، و افزایش نقش بانک در رشد اقتصادی شود. با این حال، همانگونه که شواهد پژوهشی نشان میدهند، این رویکرد نیازمند سیاستگذاری دقیق، نظارت فعال، و طراحی هوشمندانه سازوکارهای تنظیمگری است تا از پیامدهای منفی آن همچون وامدهی ناکارآمد یا افزایش وابستگی به یک صنعت خاص جلوگیری شود.
بانکهایی که مسیر تخصصگرایی را برمیگزینند، باید بین تمرکز و تنوع، سودآوری و ریسکپذیری، و روابط بلندمدت و بهرهوری، تعادل مناسبی ایجاد کنند. تنها در این صورت است که تخصصگرایی میتواند به ابزاری مؤثر در خدمت توسعه نظام مالی و اقتصادی کشور تبدیل شود.
منابع:
Journal of Internationl Economics