به گزارش خبرنگار ایبنا؛ در پی حمله مستقیم رژیم صهیونیستی و آمریکا به برخی نقاط ایران در دو هفته گذشته، بسیاری انتظار داشتند نرخ ارز، جهشی غیرقابل کنترل پیدا کند، اما برخلاف پیشبینیها، دلار که پیش از حمله در حوالی ۸۴ هزار تومان قرار داشت، نهایتاً به حدود ۹۳ هزار تومان رسید که تنها ۱۱ درصد افزایش را نشان میدهد.
این در حالی است که حتی بدون جنگ هم بازار تجربه جهشهای سنگینتری داشت. بر این اساس میتوان گفت که این ثبات نشانه یک رویکرد ساختاری جدید در مدیریت ارزی کشور است.
دلایل افزایش محدود نرخها
بسیاری از کارشناسان علل اصلی این افزایش قیمتها را وقوع جنگ مستقیم بین ایران و رژیم صهیونیستی، افزایش انتظارات تورمی در جهان، جهش اونس جهانی طلا و هجوم سرمایهگذاران به سمت دارایی امن میدانند.
امین شاکری؛ عضو اتاق بازرگانی ایران در این زمینه بیان کرد: در روزهای جنگ و همزمان با تشدید تحولات منطقهای و درگیریهای بین ایران و رژیم صهیونیستی، بازار ارز با شوکهایی مواجه شد و نرخ دلار طی چند روز، رشدی نزدیک به ۱۰ درصد را تجربه کرد که عملکرد مقتدرانه و بهموقع بانک مرکزی مانع از تشدید نوسانات شد.
وی ادامه داد: ثبات نرخ ارز در بازه ۹۲ تا ۹۳ هزار تومان در آن شرایط، امری غافلگیرکننده و تحسینبرانگیز بود که نشان از تسلط بانک مرکزی بر بازار داشت.
حجتاله فرزانی؛ کارشناس پولی و بانکی نیز با اشاره به وضعیت مناسب منابع ارزی تصریح کرد: بانک مرکزی با تمام توان خود بازار ارز را مدیریت میکند.
چرا ثبات برقرار ماند؟
ثبات بازار نتیجه مستقیم ترکیبی از سیاستگذاری فعال، پشتوانههای ارزی مستحکم و آرامش عمومی است.
بانک مرکزی در ۳ سال گذشته، پایهای قوی برای چنین روزهایی آماده کرده بود که نمونه آن تقویت ذخایر استراتژیک کشور با واردات بیش از ۱۰۰ تن طلا در سال ۱۴۰۳ بود. طبق اعلام محمدرضا فرزین؛ رئیس کل بانک مرکزی سال گذشته ۲۰ درصد از ذخایر ارزی کشور به طلا تبدیل شد، اقدامی که ایران را در میان پنج کشور نخست دنیا از نظر رشد ذخایر طلا قرار داد؛ بنابراین پشتوانه طلای پول ملی توانست در روزهای دشوار، حامی ارزش پول ملی باشد.
سهم بازار ارز تجاری در ثبات ارزی کشور نیز غیرقابل چشمپوشی است. مجید شاکری، کارشناس اقتصادی معتقد است: یک عامل ثبات ارزی، اقدام درست بانک مرکزی در راهاندازی بازار ارز تجاری است. سازکار بازار ارز تجاری باعث شده که نظارت بانک مرکزی بر ذخایر ارزی و رسوب آن بیشتر شود که این مسئله عرضه ارز را تنظیمشدهتر کرد و موجب موفقیت بانک مرکزی در مدیریت بازار ارز شد.
از دیگر عوامل میتوان به استفاده از ابزارهای متنوع همچون راهاندازی بازار پیشفروش ارز و همچنین راهاندازی بازار امتیاز صادراتی برای تقویت انگیزه صادرکنندگان کوچک و متوسط و تسهیل بازگشت ارز اشاره کرد.
در نهایت محدودسازی فعالیت کارگزاریهای رمزارزی و سکوهای معاملاتی طلا در شرایط حساس بهمنظور جلوگیری از هیجان کاذب، از جمله اقداماتی بودند که توانست نوسانات ارزی را در این شرایط حساس به حداقل برساند.
همه این موارد در واقع اجزای یک سیاست محوری به نام سیاست تثبیت نرخ ارز هستند که باعث شده است فعالان اقتصادی نگران جهش ناگهانی ارز نباشند.
موفقیت در تامین ذخایر کالایی
به موازات ثبات ارزی، بازار کالاها هم آرامش داشت. با وجود مواجهه کشور با یک جنگ تحمیلی، بررسیهای میدانی نشان داد در طول جنگ هیچگونه کمبود کالای اساسی در بازار گزارش نشده است.
محمد حسین روشنک؛ عضو اتاق بازرگانی با بیان اینکه در شرایط جنگ، هیچ نگرانی فوری بابت تأمین کالاهای اساسی وجود نداشت، گفت: زیرساخت ذخیرهسازی کالا در کشور از سالها قبل پایهریزی شده و تجربه ما نشان داده که میتوانیم ۱۰ تا ۱۱ ماه کالاهای اساسی را در سطحی قابلاطمینان تأمین کنیم.
علاوه بر این، بانک مرکزی به سرعت پای کار تأمین ارز آمد و در همان نخستین روزهای جنگ، یک میلیارد دلار برای واردات کالاهای اساسی تخصیص داد که تقزیبا نیمی از آن ظرف ۲۴ ساعت کارسازی شد.
در این بین سایر دستگاهها و وزارتخانهها نیز در مراحل ثبت سفارش تا واردات و توزیع، همکاری نزدیکی داشتند تا کشور با مشکلی مواجه نشود.
بر این اساس، در روزهایی که دشمنان سعی کردند به امنیت و اقتصاد کشور حمله کنند، بانک مرکزی همدوش نیروهای مسلح و سایر دستگاهها از اقتصاد کشور دفاع کرد و مردم نیز با همدلی و اعتماد به سیاستگذار اقتصادی، به دنبال خرید ارز و طلا نبودند و این یعنی اقتصاد ایران به جای هیجان، عقل را انتخاب کرد.