کتاب «چالشهای سیاست پولی و ارزی در آمریکای لاتین» به قلم لوئیز فیلیپ روشون و فرناندو تولدو، با ترجمه عباس دادجوی توکلی و نرگس کافی و مقدمه ای از علی نصیری اقدم عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، اثری تحلیلی و انتقادی است که مجموعهای از مقالات پژوهشی در حوزه سیاست پولی و ارزی کشورهای آمریکای لاتین را گردآوری کرده است. این کتاب بهویژه برای مخاطبانی که به دنبال درکی واقعگرایانه از عملکرد اقتصادهای درحال توسعه هستند، ارزشمند است. در این کتاب، اقتصادهای آمریکای لاتین به عنوان نمونههایی زنده از کشورهایی بررسی شدهاند که با وجود ساختارهای نهادی ضعیف، وابستگی به منابع طبیعی، نوسانات نرخ ارز، و فشارهای خارجی، تلاش کردهاند مسیرهایی بومی برای سیاستگذاری پولی و ارزی پیدا کنند. با رویکردی برخاسته از مکتب پسا کینزی، نویسندگان به نقد چارچوبهای غالب اقتصاد نئوکلاسیک پرداختهاند و بر اهمیت زمینههای نهادی، تاریخی و سیاسی در تدوین سیاستهای پولی تأکید کردهاند. از جمله مباحث اصلی کتاب میتوان به تأثیر شوکهای خارجی، محدودیتهای هدفگذاری تورمی، وابستگی به دلار، مسئله دلاریزه شدن، بحرانهای ارزی مکرر، نقش بانکهای مرکزی و اهمیت هماهنگی میان سیاست پولی و مالی اشاره کرد. کتاب با نگاهی کاربردی به تشریح تجربه کشورهایی چون آرژانتین، برزیل، مکزیک، شیلی و دیگر کشورها میپردازد و نشان میدهد که راهکارهای سیاستی نمیتوانند یکنسخهای و جهانی باشند، بلکه باید مبتنی بر اقتضائات هر کشور طراحی شوند.«چالشهای سیاست پولی و ارزی در آمریکای لاتین» باوجود تمرکز بر اقتصادهای این منطقه، دلالتهای مهمی برای اقتصاد ایران دارد. بسیاری از کشورهایی که در این کتاب بررسیشدهاند، همچون ایران، با مشکلاتی چون وابستگی به صادرات منابع طبیعی، نوسانات شدید نرخ ارز، تورم مزمن و ناپایداری جریان سرمایه مواجهاند. تجربه آمریکای لاتین نشان میدهد که در چنین شرایطی، چارچوبهای سیاست پولی متعارف ـ بهویژه هدفگذاری تورم ـ اغلب ناکارآمد میشوند. در ایران نیز مانند کشورهای آمریکای لاتین، ساختارهای نهادی ضعیف، سلطه مالی دولت بر بانک مرکزی و شوکهای خارجی (تحریمها، قیمت نفت، فشارهای ارزی) سیاستگذاری پولی را با محدودیتهای جدی مواجه کردهاند. کتاب تأکید میکند که استقلال سیاست پولی بدون اصلاحات نهادی، شفافیت مالی و دسترسی پایدار به منابع خارجی ممکن نیست. ازاینرو، یکی از پیامهای کلیدی کتاب برای ایران این است که نباید به نسخههای وارداتی سیاست اقتصادی دل بست، بلکه باید بر اساس ویژگیهای بومی، ساختارهای نهادی و محدودیتهای واقعی، چارچوبهای سیاستی طراحی شود. تجربه آمریکای لاتین در مدیریت نرخ ارز، مقابله با شوکها و اهمیت هماهنگی سیاست پولی و مالی، برای ایران درسآموز و راهگشاست.