در نشست ریسک‌های سرمایه‌گذاری در حوزه رمزارز در هفته‌نامه تازه‌های اقتصاد مطرح شد؛

بازی با ببر در بازار متلاطم؛ هشدار‌های صریح به سرمایه‌گذاران ایرانی رمزارز

بازی با ببر در بازار متلاطم؛ هشدار‌های صریح به سرمایه‌گذاران ایرانی رمزارز
ظهور فناوری بلاک‌چین و ارز‌های دیجیتال، پارادایم‌های سنتی اقتصاد جهانی را به چالش کشیده است.
کد خبر : ۱۷۹۹۲۱

به گزارش ایبنا، ظهور فناوری بلاک‌چین و ارزهای دیجیتال، پارادایم‌های سنتی اقتصاد جهانی را به چالش کشیده و نویدبخش آزادی مالی و عبور از مرزهای جغرافیایی بوده است. با این حال، این اکوسیستم نوظهور همواره با ریسک‌های بنیادینی گره خورده است که سرمایه‌گذاران را در سراسر جهان تهدید می‌کند. در سطح جهانی، نوسانات شدید قیمتی که گاهی در یک شبانه‌روز دورقمی می‌شود، عدم وجود نهاد ناظر مرکزی برای جبران خسارت و ریسک‌های امنیتی نظیر هک شدن صرافی‌های بزرگ یا آسیب‌پذیری کیف‌ پول‌ها، از جمله چالش‌های همیشگی هستند. فروپاشی صرافی‌های عظیمی همچون FTX نشان داد که حتی در بازارهای بین‌المللی نیز اعتماد به بازیگران متمرکز می‌تواند به نابودی سرمایه منجر شود. اما داستان برای کاربران و سرمایه‌گذاران ایرانی، لایه‌های پیچیده‌تری دارد چرا که از یک‌سو، سایه سنگین

تحریم‌های بین‌المللی بر سر کاربران ایرانی است و مسدود شدن حساب‌ها و بلوکه شدن دائمی دارایی‌ها را به همراه دارد. از سوی دیگر، در داخل کشور نیز فقدان یک چارچوب قانونی شفاف و ابهام در وضعیت حقوقی فعالیت‌های رمزارزی، سرمایه‌گذاران را در برابر کلاهبرداری‌ها، پروژه‌های پانزی و حتی تعطیلی ناگهانی صرافی‌های داخلی بی‌دفاع کرده است. ورود توده‌ای مردم به این بازار بدون دانش کافی و سواد مالی، صرفاً با انگیزه کسب سود سریع یا فرار از تورم، پتانسیل بروز بحران‌های اجتماعی و مالی را افزایش داده است.

با توجه به این پیچیدگی‌ها و اهمیت حیاتی موضوع، نشست تخصصی پیش رو با تمرکز بر واکاوی دقیق همین چالش‌ها برگزار شده است. در این میزگرد با حضور شاهین شایان آرانی (کارشناس ارشد حوزه مالی و بانکی)، جعفر مرتضویان (مدیر نوآوری و مطالعات راهبردی شرکت ملی انفورماتیک) و علی حکیم جوادی (رئیس سازمان نظام صنفی رایانه‌ای کشور) تلاش شده تا از زوایای مختلف، شامل نگاه سرمایه‌گذاران خُرد، دغدغه‌های نهادهای ناظر و همچنین تحولات تکنولوژیک، تصویری روشن از وضعیت فعلی و آینده این اکوسیستم در ایران و جهان ترسیم شود.

موضوع محوری این گفت‌وگو بررسی ریسک‌های سرمایه‌گذاری در حوزه رمزارزهاست. با توجه به اینکه شاهد ورود توده‌ای از سرمایه‌گذاران به این حوزه هستیم، اگر یک سرمایه‌گذار ایرانی بخواهد وارد این بازار شود، با چه ریسک‌هایی مواجه است و چه خطراتی سرمایه او را تهدید می‌کند؟

شاهین شایان آرانی: برای پاسخ به این پرسش، مایلم ابتدا تصویری از چگونگی شکل‌گیری و تغییرات این اکوسیستم ارائه دهم، چرا که جذابیت اصلی این بازار در همین تغییرات مداوم است. اگر به عقب برگردیم، پس از واقعه ۱۱ سپتامبر بحران‌های امنیتی در جهان شکل گرفت و مباحثی نظیر تروریسم، قاچاق پول و اسلحه بسیار پُررنگ شد. در واکنش به این وضعیت، نظارت‌های قانونی در سطح جهانی بسیار سفت‌وسخت‌تر شد و نتیجه این سخت‌گیری‌ها، افزایش شدید اصطکاک و هزینه‌های تراکنش‌های مالی در سیستم‌های سنتی بود. اما به موازات این جریان، بسترهای اینترنت و ارتباطات بین‌المللی نیز توسعه یافتند. در لابلای این تکامل‌ها، ناگهان این ایده شکل گرفت که آیا می‌توان در یک فضای غیرمتمرکز (Decentralized) هزینه‌های تراکنش را برای کنشگران مالی به حداقل رساند؟ اینجا بود که بحث بلاک‌چین و امنیت قراردادها به میان آمد و پدیده‌ای به نام بیت‌کوین ظهور کرد.

در ابتدا بسیاری با تردید می‌پرسیدند این چیست و چه معنایی دارد؟ اما بیت‌کوین تبدیل به یک سکه دیجیتالی شد که امکان نقل‌وانتقال مالی در فضایی غیرمتمرکز را فراهم می‌کرد. نهادهای ناظر مانند بانک‌های مرکزی و بورس‌ها حساس شدند، اما چون ماهیت این فضا اینترنتی و بدون مرز بود، عملاً کاری نمی‌توانستند بکنند. بیت‌کوین به تعبیری تبدیل به یک هیولای عجیب و قدرتمند شد که ارزش بازار آن به تریلیون‌ها دلار رسید و پس از آن هزاران رمزارز دیگر مانند اتریوم پا به عرصه گذاشتند. نکته مهم این است که این فضا محصول یک طراحی ۲۰ ساله مدون نیست، بلکه حاصل یک تکامل تکنولوژیک است. اکنون حجم کار و تاثیرگذاری این بازار در سطوح خُرد و کلان به قدری زیاد شده که مسئولین نظارتی شدیداً نگران نحوه کنترل آن هستند. چالش اصلی اینجاست که نمی‌توان با مدل‌های سنتی بر این بازار نظارت کرد، چرا که اگر چنین کنند، ماهیت غیرمتمرکز بودن آن را که جذابیت اصلی‌اش است، از بین می‌برند. از سوی دیگر، رها کردن آن نیز باعث بروز فساد می‌شود. تصویر من این است که باید با مدل‌های مدرن این فضا را مهار کرد تا هم دغدغه‌های به‌حقِ رگولاتورها برطرف شود و هم فرصت‌های این فناوری برای جامعه حفظ شود. کشورها نیز رویکردهای متفاوتی دارند؛ چین آن را ممنوع می‌کند و السالوادور آن را می‌پذیرد، اما واقعیت این است که نمی‌توان جلوی این سیل تکنولوژی را گرفت.

علی حکیم جوادی: باید بپذیریم که فناوری با سرعت در حال رشد است و اگر کشورها سازوکار مناسبی برای مواجهه با آن نداشته باشند، در مقابل عمل انجام‌شده قرار می‌گیرند. ایران جزو کشورهایی است که نرخ پذیرش فناوری در آن نسبتاً بالاست. در همین مدت کوتاه، صرافی‌ها و شرکت‌های رمزارزی بزرگی در کشور ایجاد شده‌اند که از نظر تکنولوژی و ارائه سرویس، بسیار جلوتر از شرکت‌های با سابقه ده‌ها ساله هستند. ویژگی بارز بلاک‌چین و رمزارز، ماهیت فرامرزی آن است که در داخل مرزهای جغرافیایی محصور نمی‌شود. متاسفانه ورود بدون شناخت درست به این حوزه، همان اتفاقی است که اکنون شاهد آن هستیم.

ما با چند بخش در این اکوسیستم مواجهیم؛ بخش اول سرمایه‌گذاران خُرد هستند که تعدادشان بسیار زیاد است. اگر رنکینگ و تعداد مشتریان چند صرافی بزرگ داخلی را بررسی کنید، می‌بینید که نسبت به استانداردهای جهانی هم عدد قابل توجهی است و کیف پول‌های فعال در کشور بسیار زیادند. بخش دوم شامل ماینرها و توسعه ‌دهندگان است که سرویس‌های کیف پول نرم‌افزاری و سخت‌افزاری ارائه می‌دهند و تعدادشان کم نیست. بخش سوم پروژه‌های رمزارزی و بلاک‌چینی هستند که اغلب به دلیل نبود تنظیم‌گری صحیح در کشور، به خوبی پیش نرفتند یا غیرقانونی تلقی شدند. شبکه بانکی سال‌هاست علاقه‌مند به ورود به این حوزه است، اما به دلیل اخطارهای شدید رگولاتور و تعیین تکلیف نشدن موضوع، عقب نشسته است. مشکل بزرگ ما در سال‌های اخیر این بود که رگولاتور واحدی نداشتیم و نهادهای مختلفی مثل بانک مرکزی، مرکز ملی فضای مجازی و وزارت اقتصاد هر کدام ادعایی داشتند. دنیا به سمت رگولاتوری هوشمند و «خودتنظیم‌گر(Self-Organization)»رفته است که خودِ بازیگران اکوسیستم در آن نقش دارند. ریسک بزرگ در ایران این است که نرخ پذیرش بالاست، اما سواد مالی پایین است. کاربران بدون آموزش کافی به صرافی‌ها اعتماد می‌کنند و منابعشان را در اختیار آنها قرار می‌دهند. حتی بزرگترین صرافی‌های دنیا هم هک شده‌اند؛ خوشبختانه آنها توانستند خسارت را جبران کنند، اما اگر این اتفاق در شبکه داخلی بیفتد، آیا جبران‌پذیر است؟

جعفر مرتضویان: نکته جالبی که باید به آن اشاره کنم ریشه در «اقتصاد روایی» دارد؛ مفهومی که رابرت شیلر، نوبلیست اقتصادی، در کتاب خود به آن پرداخته است. داستان بیت‌کوین از تغییر تفکر نسل‌های جدید شروع شد؛ نسلی که معتقد بود بانکدارها سرمایه‌های ما را مدیریت نمی‌کنند بلکه برمی‌دارند و حکومت‌ها بیش از حد در زندگی ما دخالت می‌کنند. این پارادایم فکری باعث شد بیت‌کوین به‌عنوان ابزاری برای آزادی مالی جلوه کند و جامعه آن را به جلو برد. این اکوسیستم مانند هر پدیده نوآورانه دیگری خاصیت تخریب‌گری دارد و در ابتدا برای همه، حتی کشورهای پیشرفته، ناشناخته و مبهم بود.

بازی با ببر در بازار متلاطم؛ هشدار‌های صریح به سرمایه‌گذاران ایرانی رمزارز

طبیعتاً بازیگران این اکوسیستم سعی کردند ارزش‌های جدید خلق کنند و رشد یابند. اما برای پایداری، این اکوسیستم باید در حالت تعادل باشد و نابهنجاری در آن ایجاد نشود. لازمه این تعادل حضور تنظیم‌گرهاست. واکنش اولیه تنظیم‌گرها، چه در اقتصادهای بزرگ و چه در ایران (مانند سال‌های ۹۶ و ۹۷)، مقابله و نفی بود. اما چون این پدیده گستردگی زیادی پیدا کرد، دیگر نمی‌شد آن را نفی کرد. خوشبختانه در دو سه سال اخیر، نگاه واقع‌بینانه‌تری شکل گرفته و نهادهای ناظر شروع به گفت‌وگو کرده‌اند. اسناد جدیدی که بانک مرکزی منتشر کرده نشان‌دهنده کاهش سردرگمی در نهادهای تصمیم‌گیر است. نکته مهم درک تفاوت‌هاست؛ در نظام سنتی، بانک‌ها نگهدارنده نقدینگی هستند، اما در اینجا صرافی‌ها عملاً هم نقش صرافی دارند و هم نقش بانک و امین دارایی را ایفا می‌کنند. این تغییر نقش‌ها نیازمند تغییر الگوهای نظارت و قانون‌گذاری است و به نظر می‌رسد این تفاوت‌ها در حال شناخته شدن و پذیرش هستند.

دغدغه‌های اصلی که رگولاتورها و سیستم‌های ناظر در سطح بانک‌های مرکزی و دولت‌ها دارند چیست و این نگرانی‌ها تا چه حد قابل رفع شدن است؟

شاهین شایان آرانی: برای درک نگرانی رگولاتور، مدل ذهنی من این است که ابتدا ببینیم چه محرک‌هایی باعث رشد این اکوسیستم شده‌اند؟ همان عواملی که برای کاربران جذابیت و فرصت ایجاد کرده‌اند، دقیقاً همان نقاطی هستند که ریسک‌ها و تهدیدها از دل آنها بیرون می‌آیند و چند سرفصل کلیدی وجود دارد:

اول، نظارت غیرمتمرکز است که توسط اعضا کنترل می‌شود و کسی از بالا دستور نمی‌دهد؛ این برای کاربر جذاب است اما از دید حاکمیت یعنی عدم وجود متولی پاسخگو. دوم، ساختار دفتر کل دیجیتال و بلاک‌چین است که فضایی امن و رمزنگاری شده را فراهم می‌کند. سوم، هزینه بسیار پایین تراکنش‌ها و عدم وجود محدودیت زمانی (۲۴ ساعته و ۳۶۵ روز سال) است که در سیستم بانکی سنتی وجود ندارد. چهارم، محرمانه بودن نام مالکین است که اگرچه حریم خصوصی را حفظ می‌کند، اما بستری برای پولشویی و قاچاق فراهم می‌آورد.

حالا ریسک‌ها چیست؟ یکی عدم وجود نهاد ناظر است؛ اگر هکی رخ دهد یا کلاهبرداری شود، کسی پاسخگو نیست. دیگری محدودیت حجم ارز (مثل ۲۱ میلیون بیت‌کوین) است که مشخص نیست پس از تمام شدن عرضه چه بر سر قیمت می‌آید. ریسک بعدی، نوسانات شدید قیمتی مبتنی بر اخبار و انتظارات است. در این بازار، دارایی فیزیکی پشتوانه نیست و قیمت‌ها صرفاً بر اساس یک کانسپت بالا و پایین می‌شوند. این ویژگی فضا را برای سفته‌بازی و دستکاری قیمت توسط بازیگران بزرگ (مثل ایلان ماسک) باز می‌کند. همچنین ریسک نقدینگی و تبدیل به ارزهای فیات وجود دارد. از طرفی، نوسانات چندده درصدی در یک روز در این بازار نرمال است، در حالی که در بورس‌های جهانی چنین نوسانی منجر به توقف معاملات می‌شود. ریسک هک شدن و مسائل مربوط به مصرف انرژی در ماینینگ و همچنین چالش‌های مالیاتی نیز مطرح است.

از دید رگولاتور، مهم‌ترین نگرانی «اختلال در نظام مدیریت پولی» است. خروج پول از چرخه تحت نظارت بانک مرکزی و ورود به بازاری موازی که هیچ کنترلی روی شاخص‌های پولی (M1, M2) آن نیست، می‌تواند سیاست‌های پولی را ناکارآمد کند. همچنین بحث پولشویی برای تمام نهادهای ناظر در دنیا خط قرمز است. راهکار چیست؟ نه مدل کنترلی کامل چین جواب می‌دهد و نه رهاسازی مطلق. ما نیاز به یک نظام رگولاتوری هوشمند و صنفی‌محور داریم که در آن منفعت همه طرفین به نقطه بهینه برسد.

علی حکیم‌جوادی: از زاویه دیگری که خاص کشور ماست موضوع را بررسی می‌کنم و آن بحث تحریم‌هاست. ایران کشوری تحریم شده است و بسیاری از کاربران برای دور زدن محدودیت‌ها یا حفظ ارزش پول، به پلتفرم‌های خارجی روی می‌آورند. این یک ریسک بزرگ است، زیرا هر لحظه امکان دارد دارایی‌های ایرانیان در پلتفرم‌های خارجی مسدود شود. هرچقدر محدودیت‌های داخلی را بیشتر کنیم، مردم بیشتر به سمت گزینه‌های خارجی ناامن سوق داده می‌شوند. نگرانی دیگر، مهاجرت نخبگان است. با ایجاد محدودیت‌های بی‌رویه، بسیاری از متخصصان و شرکت‌های دارای تکنولوژی که حتی گواهی ثبت اختراع دارند، ترجیح می‌دهند از کشور خارج شوند و این سرمایه انسانی از دست می‌رود.

از طرف دیگر، مردم تا وقتی سود می‌برند کاری به حاکمیت ندارند، اما به محض اینکه دچار مشکلاتی مثل فیشینگ یا هک می‌شوند، از حاکمیت مطالبه‌گری می‌کنند؛ درست مثل تجربه تلخ موسسات مالی و اعتباری. نگرانی‌های حاکمیت شامل بحث FATF و عدم امکان ردیابی پولشویی و همچنین امنیت سایبری است، چرا که ایران هدف حملات زیادی است. خطر دیگر، خروج ناگهانی صرافی‌های رمزارز از کشور و از دست رفتن سرمایه مردم است. توصیه جدی من به سرمایه‌گذاران خُرد این است که تنها بخشی از سرمایه خود را وارد کنند که بر زندگی عادی‌شان تاثیر نگذارد و آموزش ببینند. متاسفانه در رسانه‌ها و صداوسیما اطلاع‌رسانی کافی انجام نشده است و افراد بدون دانش وارد معاملات پُرریسک می‌شوند.

شاهین شایان آرانی: اجازه بدهید نکته‌ای را اضافه کنم. فلسفه وجودی رگولاتور در همه جای دنیا، «حفظ منافع عموم» است. رگولاتور کاری به بازیگران حرفه‌ای و کلان ندارد، چون پیش‌فرض این است که آنها قواعد بازی را می‌دانند. اما وقتی افراد خُرد با سرمایه‌های ۱۰ یا ۲۰ هزار دلاری وارد می‌شوند، رگولاتور وظیفه دارد از آنها حمایت کند تا بازیچه دست بازیگران بزرگ نشوند. نکته دیگر که در کشور ما اهمیت دارد، بحث «شرعی» است. خرید رمزارز برای انتقال پول شاید مشکلی نداشته باشد، اما خرید آن به قصد سرمایه‌گذاری، چون مبتنی بر دارایی (Asset-Based) نیست، از نظر بسیاری از فقها دارای شبهه است. البته استیبل‌کوین‌ها یا توکن‌هایی که پشتوانه دارایی واقعی دارند وضعیت متفاوتی دارند، اما بیت‌کوین و امثالهم چالش شرعی دارند و نهادهایی مثل کمیته فقهی بانک مرکزی باید روی آن نظر دهند.

بازی با ببر در بازار متلاطم؛ هشدار‌های صریح به سرمایه‌گذاران ایرانی رمزارز

جعفر مرتضویان: ریسک را باید از منظر ماموریت‌های اصلی بانک مرکزی دید. بانک‌های مرکزی سه وظیفه دارند: سیاست‌گذاری پولی، حفظ ثبات مالی، و مدیریت سیستم پرداخت. اکوسیستم رمزارز هر سه این‌ها را تهدید می‌کند. اولاً، بانک مرکزی با کنترل عرضه پول تورم را مدیریت می‌کند؛ اگر حجم زیادی از نقدینگی به سمت رمزارزها برود، ابزارهای بانک مرکزی ناکارآمد می‌شوند. ثانیاً، خروج سپرده‌ها از بانک‌ها به سمت بازارهای غیررسمی رمزارز، باعث ناترازی بانک‌ها و تهدید ثبات مالی می‌شود. اگر بحرانی در بازار رمزارز رخ دهد، این بحران به شبکه بانکی رسمی هم سرایت می‌کند. ثالثاً، اگر مردم به جای ریال از رمزارز استفاده کنند و دارایی‌هایشان را در پلتفرم‌های خارج از نظارت نگه دارند، «حکمرانی ریال» تضعیف می‌شود. تضعیف پول ملی یعنی تضعیف حکمرانی اقتصادی. علاوه بر اینها، بحث خروج سرمایه مطرح است. اگر پول‌ها از صرافی‌های داخلی به خارجی منتقل شوند، عملاً ارز از کشور خارج شده و مدیریت بازار ارز دچار اختلال می‌شود. این تهدیدات برای بانک مرکزی ایران که با تحریم هم مواجه است، مضاعف می‌شود.

در شرایط فعلی که هنوز قوانین کاملاً مشخصی وجود ندارد، چگونه باید به افراد ناآگاهی که صرفاً برای حفظ ارزش پول خود به این سمت می‌آیند آگاهی داد؟

شاهین شایان آرانی: این سوال بسیار سخت و مثل یک چاقوی دو لبه تیز است. اگر بانک مرکزی یا نهاد ناظر رسماً ورود کند، هر اتفاقی بیفتد باید پاسخگو باشد. اگر هم ورود نکند، منافع عموم به خطر می‌افتد که تبعات کلان دارد. به نظر من در مقطع فعلی، کلیدی‌ترین کار «آموزش و آگاهی‌بخشی گسترده» است. منظورم از آگاهی‌بخشی، پخش یک تبلیغ کوتاه در هفته نیست؛ بلکه باید در تمام رسانه‌ها، رادیو و تلویزیون به‌طور مداوم و پُررنگ برنامه داشت. باید صراحتاً به مردم گفته شود که ورود به این بازار مثل بازی با ببر است؛ لذت و هیجان دارد، اما ممکن است شما را نابود کند. این آگاهی‌بخشی وظیفه رگولاتور است تا به مردم بگوید اگر با وجود این هشدارها وارد آب‌های متلاطم شدید، مسئولیت غرق شدن با خودتان است و بانک مرکزی دیگرضامن جبران خسارت نیست. همزمان، تیم‌های متخصص باید در پشت صحنه به سرعت روی تدوین نظام رگولاتوری صحیح و متناسب با شرایط کشور (از جمله مباحث شرعی) کار کنند تا زیرساخت قانونی فراهم شود.

علی حکیم‌جوادی: ما با یک تحول بزرگ در فناوری‌های مالی روبرو هستیم و نمی‌توانیم با نگاه و دانش سنتی با آن برخورد کنیم. پیشنهاد من این است که یک پروژه ملی برای ارزیابی سطح بلوغ کشور در این حوزه تعریف شود. ما نیاز داریم تا برای تمام سطوح، از سرمایه‌گذار خُرد گرفته تا قضات، ممیزان مالیاتی و مدیران حاکمیتی، پکیج‌های آموزشی کامل داشته باشیم. در جلساتی که با دوستان مالیاتی یا قضات داشتیم، مشخص بود که اطلاعات در مورد نحوه کارکرد بلاک‌چین و ارزش‌افزوده آن کم است. آینده فناوری‌های مالی قطعاً دستخوش تغییرات جدی خواهد شد و بدون آموزش و تسلط بر این حوزه، ریسک‌هایی ایجاد می‌شود که تبعاتش دامن‌گیر کل کشور خواهد بود. برگزاری همین نشست‌ها باعث می‌شود سنسورهای مسئولین حساس‌تر شود تا وقت بیشتری برای شناخت این موضوع بگذارند.

جعفر مرتضویان: نقش نهاد تنظیم‌گر در اینجا بسیار حیاتی است. این بازی شروع شده و حجم معاملات بسیار بالاست؛ برای مثال یکی از صرافی‌های داخلی سال گذشته ۲۴ میلیارد دلار گردش مالی داشته است که عددی همتراز با نقدینگی در برخی بخش‌های فیات است. رگولاتور نباید مانع نوآوری شود، بلکه باید رویکرد «نظارت ریسک‌محور» را پیش بگیرد. یعنی شاخص‌ها و آستانه‌های تحمل‌پذیری تعریف کند و تنها زمانی مداخله کند که ریسک‌ها از حد مجاز فراتر می‌روند. نکته دیگر استفاده از ابزارهای مدرن نظارتی است. نمی‌توان با روش‌های سنتیِ بازرسی حضوری بر یک صرافی دیجیتال نظارت کرد. باید از فناوری‌های تنظیم‌گری (RegTech) و قراردادهای هوشمند در زیرساخت‌ها استفاده کرد تا قوانین به‌صورت خودکار اجرا شوند. همچنین باید نهادهایی مثل صندوق ضمانت سپرده‌ها (مشابه آنچه در بانک‌ها داریم) برای دارایی‌های رمزارزی ایجاد شود تا امین‌هایی که دارایی مردم را نگه می‌دارند، متعهد به حفظ حقوق مالک باشند و ریسک مالباختگی کاهش یابد.

به‌عنوان جمع‌بندی، لطفاً چشم‌انداز آینده و نکات پایانی خود را بفرمایید.

شاهین شایان آرانی: آنچه می‌بینیم فضایی در حال شکوفایی و تغییرات بنیادین در عالم مالی بر بستر تکنولوژی است. جهان به سمت اقتصادهای باز و سیستم‌های مالی غیرمتمرکز حرکت می‌کند. پیش‌بینی‌های جهانی نشان می‌دهد که حجم بازار توکنایز کردن دارایی‌ها تا سال ۲۰۳۳ به بیش از ۱۶ تریلیون دلار خواهد رسید که حدود ۱۰ درصد از تولید ناخالص داخلی کل جهان است. این یعنی ما با یک سونامی و موج عظیم روبرو هستیم که چه بخواهیم و چه نخواهیم رخ خواهد داد. کشورهای بزرگ دنیا مثل چین، آمریکا و هند سرمایه‌گذاری‌های سنگینی روی این زیرساخت‌ها کرده‌اند. وضعیت امروزِ رمزارزها و بلاک‌چین دقیقاً مثل وضعیت اینترنت در ۳۰ سال پیش است؛ آن زمان کسی تصور نمی‌کرد اینترنت تا این حد زندگی بشر را دگرگون کند. بنابراین باید این فضا را به‌عنوان یک واقعیت جدی بپذیریم. نقش حاکمیت این است که نقطه بهینه را پیدا کند؛ نقطه‌ای که در آن ضرر و زیان‌های محتمل به حداقل برسد، اما در عین حال مانع رشد نشود تا کشور و مردم بتوانند از فرصت‌های بی‌نظیر این تحول جهانی بهره‌مند شوند.

جعفر مرتضویان: زمانی که اینترنت تازه وارد کشور شده بود، دسترسی ما محدود به دقایقی کوتاه در روز بود و اما امروز زندگی بدون اینترنت قابل تصور نیست. به نظر می‌رسد متفکرین اقتصادی جهان هم پذیرفته‌اند که گذار به سمت سیستم‌های غیرمتمرکز اجتناب‌ناپذیر است و اقتصاد سنتی و متمرکز در حال دگرگونی است. ما باید وجود بازیگران جدید را بپذیریم و بازی مشترکی را شکل دهیم. در ایران، با وجود تخمین‌هایی بین ۱۰ تا ۱۲ میلیون (و حتی روایاتی تا ۲۰ میلیون) کاربر رمزارزی و حجم سرمایه‌ای حدود ۷ تا ۸ میلیارد دلار در کیف پول‌ها، ما در آستانه یک شکوفایی جدی در این اکوسیستم هستیم. خوشبختانه رویکردها از نفی مطلق به سمت پذیرش و تعامل تغییر کرده است. انتشار اسناد بالادستی و ضوابط جدید توسط بانک مرکزی در ماه‌های اخیر نشان می‌دهد که این فضا در حال خروج از حالت خاکستری و حرکت به سمت شفافیت است. چشم‌انداز من روشن است و امیدوارم با قاعده‌مند شدن فضا برای همه بازیگران، این اکوسیستم بتواند در کنار نظام پولی سنتی رشد کند و ارزش‌آفرینی بیشتری برای اقتصاد کشور داشته باشد.

منبع: تازه های اقتصاد

در موسسه مطبوعاتی بازار پول و ارز تهیه شد؛

مستند «سرمایه‌گریز»